اسکی آزاد در ارتفاعات خان
روز گذشته به اتفاق دوستان به ارتفاعات گردنه ی خان سقز رفتیم برای یک اسکی آزاد ! پس از همانگی های لازم به طرف کوهستان حرکت کردیم . از یک جاده ی کوهستانی یخی و برفگیر به سختی با بستن زنجیر چرخ خودمون رو به قله ی کوه وزنه رسوندیم و برای فرود اماده شدیم .
نفرات اول که سه نفر بودند به طرف پایین حرکت کردند و منم منتظر هوشیار موندم که چون آشنایی به مسیرها نداشت نهایتا بعد از اونها حرکت کردیم . باد برف پودری رو روی مسیر های به جا گذاشته می کشید و اون ها رو توی چند ثانیه پر می کرد به طوری که پس از حرکت بعد از چند ثانیه مسیر طی شده قابل تشخیص نبود هرچند برف بسیار نرم و پودری داشت و پیچ زدن در این نوع برف کار واقعا مشکل و انرژی بری بود .
به همین دلیل مسیری که بچه های طی کردند رو ما نتوئنستیم تشخیص بدیم و تصمیم گرفتم از یک مسیر دیگه فرود کنم و هوشیار هم به واسطه ی اینکه اولین تجربه ی اسکی آزادش بود و به غیر از سطح پیست که برف کوبیده داره و اسکی به مراتب راحت تره تجربه ی دیگری نداشت .
مسیر خطرناکی بود سنگلاخ ها و گون های بیرون اومده گاها دردسر ساز میشد و در قسمت های پایین تر هم جنگل و درخچه های کوهی می تونست دردسر ساز باشه خصوصا برای همراهم که اسکی در این شرایط خیلی براش سخت بود .
وسط های راه تویه یک شیب نسبتا تند هوشیار رو جا گذاشتم که این مسیر رو سرعتی فرود برم مسیرش بسیار پر شیب بود و برفش هم حالت نیمه سفتی داشت و میشد روی سرعتش حساب کرد اما متاسفانه در قسمتهایی که باد خورده بود تخته سنگهایی بیرون زده بود که فقط یک لایه چند سانتی متری از برف روی اونها رو پوشونده بود و منم با اولین برخورد با سنگ از ترس خراب تر نشدن کف چوب اسکی هام مجبور شدم بدون اینکه دراپاژ کنم به فکر افتادن بدون دردسر باشم که به شدت زانوم با تخت سنگ روبروم برخورد کرد و برای لحظاتی درد خیلی شدیدی رو احساس کردم اما به خاطر اینکه روحیه هوشیار خراب نشه به روی خودم نیاوردم و سعی کردم کمترین وزن رو به زانوم بیارم و از هوشیار خواستم که مسیری مشخص شده رو با احتیاط بره پایین منم دنبالش میام که در اون لحظات به دلیل اینکه توی یک فعالیت نسبتا فشرده ای بودم زیاد به درد زانوم و آسیب دیدگی توجه نکردم و حتی مسیر انتهایی رو نیز از بین درختچه ها با سرعت پایین اومدم . بچه ها چند بار با بی سیمم تماس گرفتن و نهایتا با کمی تاخیر با جاده ی سقز بانه رسیدیم و چوب اسکی ها رو سوار ماشین کردیم و بازهم به طرف قله حرکت کردیم برای یک دور اسکی دیگه ...
فعلا زانوم من رو از پا در اورده تا ببینم چی میشه اما لذت اسکی و ریسک اسکی آزاد می ارزه به این مصدومیت ها ...
عکس: مسیر قرمز ابتدای مسیر فرود من و هوشیار است و مسیر آبی قسمت های بالایی محل فرود بقیه ی بچه ها