
این روزها فضای خبری کردستان حاکی از پرسشها و نگرانی های است که در خصوص نشست ژنو 2 قرار است انجام شود . چند سال است کشور سوریه درگیر جنگ داخلی است و عملا شاهد آن هستیم انقلاب مردم سوریه آشکارا دزدیده شده است . اگر بخواهم خیلی ساده از وقایعی که در این یکی دو سال بر سر سوریه آمده بگویم می توان گفت : در ابتدا مردم سوریه قیام کردند و نظام اسد را نامشروع خواندند اما جوابشان گردانهای تا دندان مسلح بود که در عین ناباوری مردم را رگبار گلوله بستند آنان که عزیزانشان کشته شد برای پایمال نشدن خونشان در خیابانها ماندند و کشته شدند و خانواده هایشان نیز به خیابان آمدند و کشته شدند . قیام خونینی که بیشتر در شهرهای جنوبی سوریه برپا شده بود .
بخشی از ارتش سوریه در مخالفت با این کشتار تشکیلاتی را به نام ارتش آزاد سوریه پدید آورد که از همان ابتدا ضعیف به نظر می رسید . قدرتهای غربی در تلاش بودند به این ارتش ضعیف و بدون ساختار منظم با حمایت تسلیحاتی کمک کنند اما نتیجه ای مبهم بسیار تاسف بار به بار آمد .
کم کم سروکله ی برخی کشورهای منطقه در این کشور پیدا شد از طرفی قطر دیگر در سالیان اخیر حرف برادر بزرگ خود ( عربستان ) را حجت خود نمی دانست و امیر جوان قطر بر خلاف پدرش در تلاش بود جایگاهی بهتر و مستقل تر در پیش بگیرد و شبکه الجزیره نیز به مدد وی آمد . این شبکه با تبلیغات گسترده و اغلب کاذب ارتش آزاد سوریه را یک ساختار بسیار قوی و در حال مبارزه معرفی میکرد و به صورت کاذب در تلاش بود با هیاهوی رسانه ای جای پای خود را در آینده ی سوریه محکم کند .
از سوی دیگر کشور عربستان که خود را پدرخوانده ی کشورهای عربی منطقه می داند با کینه ای که از بشار اسد داشت به دلیل سخنرانی وی و توهین به پادشاه عربستان در تلاش بود اسد را تنبیه کند و برای این کار به هر اقدامی دست زد .
از جهت دیگر وجود قطر برای عربستان در معادلات منطقه ای کسر شان و ناخوشایند بود و به همین مناسبت عربستان چندان علاقه مند به ارتش آزاد نبود و حمایت مادی خود را از این جریان دریغ کرد.
از سوی دیگر کشور ترکیه در سالیان اخیر نفوذ ایران را در کشورهایی نظیر لبنان ، سوریه و فلسطین فرصت مناسبی می دانست که ترکیه آن را از دست داده بود پس در تلاش بود جایگاه خود را بهبود ببخشد و از این رو سیاست ضد اسرائیلی را برگزید و با شروع اعتراضات در سوریه برای خود سوریه ای بدون ایران تصور کرد و دست به حمایت از ائتلاف مخالفین برد . از سوی دیگر جریان کردی سوریه برای ترکیه زنگ خطر بود که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد .
شهر های کردنشین سوریه نیز در ابتدای قیام با مردم عرب سوریه همراهی کردند اما وجود حزب پ ک ک ( پارت کارگران کردستان ) و حزب وابسته به آن ( اتحاد دموکراتیک ) جریان کردی سوریه را به سمت دیگری برد . در پی توافق این حزب با ایران و سوریه شهرهای کردنشین به شکلی مسالمت آمیز در دست این حزب قرار گرفت و نقشی بی طرف را در این درگیری ها ایفا کرد . رژیم اسد خیالش از بابت کردستان سوریه آسوده شد و به جنگ مخالفین رفت و از سوی دیگر ایئتلاف مخالفین پرچم شونیزم عربی را بر افراشته بودند و از جمهوری عربی سوریه دم می زدند و همین امر باعث شد کردها تمایلی به حضور در ائتلاف مخالفین نداشته باشند . در سوی دیگر چند حزب نزدیک به مسعود بارزانی در کردستان سوریه شکل گرفت که نزدیک به کشور ترکیه بود و ترکیه تمایل داشت این احزاب را به عنوان نماینده ی کردها به جامعه ی بین المللی معرفی کند .
اتحاد دموکراتیک یکی از احزاب پ ک ک به شمار می رفت و همزمان با شکل گیری این جریان و مناسبات نزدیکش با ایران حزب پژاک نیز با ایران اعلام آتش بس کرد و حتی در کنگره ی اخیر خود نیز بر این آتش بس تاکید کردند و در سوی دیگر پ ک ک از جنگ با ترکیه صرف نظر کرد و عبدالله اوجالان رهبر این حزب نیز با ترکیه وارد مذاکرات صلح شد . با اعلام آتش بس پ ک ک با ترکیه و ایران عملا تمام قوای خود را در کردستان سوریه متمرکز کردند و کار به جایی رسید که اعلام خودگردانی کردها در سوریه با وجود اینکه بسیاری را می ترساند اما به وقوع پیوست . جریان نزدیک به بارزانی به دلیل مناسبت های اقتصادی بزرگ با ترکیه از این اعلام خودگردانی حمایت نکرد و نظام اسد آن را یک تلاش میهنی برای حمایت از کردها عنوان کرد و واحد های دفاع از خلق پ ک ک را یک نیروی وطنی عنوان کرد .
ترکیه تمایلی نداشت اقلیم کردستان عراقی دیگر در مرزهای سوریه شکل بگیرد اقلیمی که اینبار حیاط خلوت بزرگترین چالش ترکیه ( پ ک ک ) می شد . از این رو دروازه های خود را بر روی نیروهای القاعده بازکرد تا نبردهای خونینی بین کردها و القاعده شکل بگیرد . این اقدام ترکیه دو پیامد داشت 1- راه برای نیروهای افراطی باز شد 2- کردها نیز پایشان به صحنه ی درگیری ها کشیده شد .
آن روزها القاعده در بیانیه ای دشمنان خود را کفار ، شیعیان و کردها عنوان کرد و همزمان پ ک ک شاهد تغییر و تحول بزرگی در شورای مدیریتی خود بود به شکلی که یک زن و یک مرد رهبری این حزب را به شکلی برابر در دست گرفتند که یکی از آن دو نفر یک زن کرد علوی بود .
حضور گسترده ی نیروهای افراطی نظیر النصره و داعش و ... بزرگترین تاثیری که داشت ممانعت کرد از حمله ی نظامی امریکا و عملا ترکیه متوجه شد با این عملش وضعیت سوریه را پیچیده تر کرده است و حتی بزرگترین ارزوی خود که همانا تغییر نظام سوریه و حمله ی آمریکا به سوریه بود با وجود این افراط گرایان منتفی شده است . از این رو دروازه های خود را بر روی این نیروها بست . و در چند عملیات جبهه ی النصره از کردستان سوریه به کرکوک عراق رانده شدند .
اما بحث بر سر ژنو2 جبهه بندی های جدیدی پدید آورد . اتحاد دموکراتیک ( نزدیک به پ ک ک ) با اعلام خودگردانی کردستان سعی کرد بحث مربوط به مطالبات کردی پررنگتر باشد که همین امر هشدار امریکا را به دنبال داشت و جریانات نزدیک به بارزانی اعلام کردند در قالب ائتلاف مخالفین حضو.ر خواهند داشت . امریکا برای متقاعد کردن مخالفین و همبستگی بین آنها در ژنو2 کمک های خود را به مخالفین محدود کرد تا اهرم فشاری برای کنترلشان باشد و عربستان سعودی تضعیف نروهای ارتش آزاد را یک فرصت برای پیشی گرفتن از قطر می دانست . عربستان در این شرایط گروهای تکفیری و تند رو را گردهم آورد و دست به حمایت آنان برد تا در ژنو 2 برگ برنده داشته باشد و قدرت چانه زنی این کشور را بالا ببرد . این گروه ها که عمدتا اتباع کشورهایی نظیر سودان ، لیبی ، یمن و ... بودند با حمایت عربستان قدرتمندترین نیروهای حال حاضر سوریه هستند .
از طرف دیگر کردها در مذاکراتی فشرده صبح امروز به توافق رسیندن علیرغم هشدارهای غرب و ترکیه مبنی بر پیوستن به مخالفان به توافق رسیدند و مقرر شد در هیاتی مستقل و برای مطالبات کردی به ژنو بروند . توافقی که چندان خوشآیند امریکا و متحدانش و همچنین ترکیه نخواهد بود .
در حال حاضر شورای مخالفین سوریه جریانی است که غرب می خواهد به عنوان نماینده ی مخالفان معرفی کند اما واقعیت های سوریه می گوید اگر چنانچه به طور مثال شورای مخالفین و نظام اسد به توافق بر سر آتش بس برسند عملا آتش بسی صورت نخواهد گرفت و این عربستان است که بر روی گروهای تروریست افراطی نفوذ خواهد داشت .
تنها چیزی که برای من اهمیت دارد و می توانم به ان اشاره کنم این است 1- ایران به ژنو 2 نمی رود 2- کردها مستقل و متحد به ژنو می روند و برای مطالبات کردی چانه زنی خواهند کرد 3- قدرتهای منطقه ای نظیر عربستان و ترکیه و قطر انقلاب مردم سوریه را در روز روشن دزدیده اند و به دنبال کسب قدرت بیشتر هستند .4- القاعده سرکش ترین نیروی حاضر در سوریه است که از هیچ قاعده ی انسانی پیروی نمی کند و مذاکرات ژنو 2 برایش خنده دار است.
فراموش نکنیم مردم سوریه کشته شدند تا این کشورها منافعشان تامین شود و دست اخر گشادترین کلاه سر مردم کف خیابانها خواهد رفت ، آنان که شعار آزادی و دموکراسی را روزگاری در خیابان سرکوچه ی شان سر می داند اکنون مدتهاست زیر خاک خوابیده اند .