...

می ‌خواستم چشم ‌های تو را ببوسم
تو نبودی، باران بود
رو به آسمان بلند پر گفت ‌و گو گفتم:
تو ندیدیش؟!

و چیزی، صدایی
صدایی شبیه صدای آدمی آمد
گفت: نامش را بگو تا جست‌ و جو کنیم

نفهمیدم چه شد که باز
یک هو و بی ‌هوا، هوای تو کردم
دیدم دارد ترانه ‌ای به یادم می ‌آید

گفتم: شوخی کردم به خدا
می‌ خواستم صورتم از لمس لذیذ باران
فقط خیس گریه شود
ورنه کدام چشم
کدام بوسه
کدام گفت ‌و گو؟!
من هرگز هیچ میلی
به پنهان کردن کلمات بی ‌رویا نداشته‌ ام !

تاک و تیک تاک!

یک)

تاک، قولدورترین سازمان کردی است. سازمانی که اعضایش برپایه این اصل آموزش می‌بینند که چطور با انجام دادن عملیاتی که خودشان به آن «عملیات فدایی» می گویند و مخالفانشان «عملیات تروریستی» می‌پندارند، قولدورترین لایه های ارتش و نیروهای امنیتی ترکیه را به مبارزه بطلبند. در یک سال گذشته، صدها نیروی امنیتی ترکیه در جریان عملیات‌های اعضای تاک کشته شده‌اند. محکوم کردنِ صرف و یا همدلی صرف با عملیات های تاک، به تنهایی چیزی را تغییر نمی دهد. ماهیت تاک را باید دقیق تر شناخت و شکافت. تاک، اکستریمِ خشمِ بخشی از جامعه است که تنها از یک منطق تبعیت می کند: هر حمله ای علیه کردها را بدون اما و اگر، به شدید‌ترین شکلِ ممکن باید پاسخ داد. در بیانیه‌ این گروه بعد از عملیات استانبول نوشته شده: «هر قطره خونی که در کردستان از سوی دولت ریخته شود، به منزله دستوری برای یک عملیات علیه مواضع نیروهای ترکیه تلقی خواهد شد». کارویژه تاک «انتقام» است. بنابراین، در این معادله، یک دیالکتیک ساده وجود دارد: هرگار بین دولت ترکیه از یک سو و حزب کارگران کردستان و عبدالله اوجالان از سوی‌دیگر، گفتگویی صورت گرفته، تاک، عملیات‌هایش را به حالت تعلیق گذاشته است. هرگاه دولت ترکیه، رویکرد تندی علیه این دو مرجع سیاسی کردهای ترکیه اتخاذ کرده است، تاک هم به سمت تندروی تمایل پیدا کرده است. در جریان «پروسه صلح» عملا تاک از صحنه حذف شده بود. اما دقیقا از زمانی که ارتش ترکیه، عملیات شهری را علیه اعضای پ ک ک که در شهرها سنگربندی کرده بودند، گسترش داد و درست از زمانی که صدها غیرنظامی در مناطقی نظیر نسیبین، سور و شرناخ، توسط ارتش ترکیه کشته شدند، عملیات‌های تاک خونبارتر شدند. در یک جمله، هرگاه اردوغان علیه احزاب و جامعه کردستان فرمان «حمله» می‌دهد، رهبران تاک هم علیه طرف مقابل فرمان حمله می‌دهند. یک پینگ‌‌پُنگ هولناک و مخوف.

دو)

از این منظر که نگاه کنیم، یک پرسش حیاتی مطرح می شود: چه نیرویی باید «تاک» را مهار کند؟ پاسخ این پرسش، تکان‌دهنده است. هیچ نیرویی در کردستان باقی نمانده که بتواند تاک را متوقف کند. رهبران حزب دموکراتیک خلق ها، زندانی شده اند. بیش از پنج هزار از اعضای این حزبِ فراگیر دربند هستند. فعالان مدنی و سیاسی مرعوب شده اند. حزب کارگران کردستان، عملا به این نتیجه رسیده که اردوغان به تنها چیزی که نمی اندیشد، صلح با کردها است. عبدالله اوجالان، مدت هاست در زندان ایزوله شده و کسی از او خبری ندارد. تنها نیرویی که می‌تواند تاک و جریان های تندور را بی اثر کند، دولت ترکیه است. چطور؟ از راه پیشبرد گفتگو با سایر جریان‌های کرد. از راه آغاز روند صلح. روندی که از دید بخش عمده جامعه کردستان، به افسانه شبیه است. درغیراینصورت، تاک نه تنها عملیات‌هایش را متوقف نخواهد کرد، بلکه احتمال آن می‌رود که عملیات هایی نظیر عملیات اخیر استانبول، به امری روزانه مبدل شوند. تنها راهِ توقفِ این حملات، خروج از سیکلِ «کنش- واکنش» است. اما برای خروج از این وضعیت، یک استعداد دوطرفه لازم است. به عبارتی، تا زمانی که انسان هایی در آنکارا باشند که به بهانه مقابله با پ ک ک، راه حل را بمباران خانه های نسیبین و دیاربکر بدانند و کوههای کردستان عراق را بمباران کنند، در ترکیه نیز نیروهایی خواهند بود که راه حل را در انفجارِ هر جنبنده‌ای بدانند که نماد اقتدارِ دولت ترکیه است. آن هم به هر قیمتی. چرا؟ چون از دید آنها اقتدارِ دولت ترکیه، محصول استفاده از زور و خشونت سازمان یافته و زندان و تعلیق هر نوع حقوقی است.

سه)

جدالِ تاک و دولت ترکیه، جدال بر سر زمان است. دولت ترکیه، می‌خواهد کردها را به چند دهه پیش بازگرداند. دوره‌ای که سلطان‌های عثمانی برای سرنوشت و ذهنیت انسان‌ها تصمیم‌ می‌گرفتند. اراده‌ای غیر از اراده آنها وجود نداشت. هویتی غیر از هویتی که آنها تعریف می‌کردند، وجود نداشت. برعکس، تاک، سازمانی است که در واکنش به «بازگشت به گذشته»، «شمارش معکوس»ی رو به جلو را به صدا در می آورد. ثانیه‌هایی که انفجاری در کمینشان است. انفجاری مرگبار. ارتش ترکیه، از راه جاری کردن خون، می‌خواهد جامعه کردستان را به گذشته بازگرداند. و تاک می خواهد از راه خونریزی و انفجار، این روند را مختل کند. یک معادله مخوف و هولناک. وضعیتی که نشان می دهد چطور وقتی گفتگو و تعامل با یکدیگر از صحنه حذف می‌شود، چه فجایعی در کمین خواهد بود. مسئول کیست؟ قطعا آنانی که حاضرند بمب‌گذاری و گلوله باران را تحمل کنند اما گفتگو برای یافتن راه‌حلی صلح آمیز را کفر می پندارند..

سامان رسولپور روزنامه نگار

...

میان ماندن و نماندن

فاصله تنها یك حرف ساده بود

از قول من به باران بی امان بگو :

دل اگر دل باشد ،

آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد

 

چرا سیستم کانتونی؟

نقشه: سه کانتونی که در ابتدا اعلام موجودیت کرد

در ابتدای نا ارامی ها در سوریه کردها توانستند سه منطقه ی از هم جدا را به عنوان سه کانتون نیمه مستقل ایجاد کنند (کانتون جزیر، کانتون کوبانی ، کانتون عفرین). یکی از عمده دلایل وجود سیستم حکومت مبتنی بر خودگردانی (کانتون ) در مقابل اعلام فدرالیسم و یک کردستان واحد در سوریه جدا بودن این کانتون ها به لحاظ جغرافیایی بود . کردها بر روی زمین از هم جدا افتاده بودند اما پس از ازاد سازی مناطقی همچون گری سپی ، سری کانی و عامودا عملا دو کانتون از سه کانتون به هم متصل شدند . اما چرا همچنان این کانتون ها به همان ساختار قبلی هنوز وجود دارد ؟

این کانتون ها به لحاظ اداره و استقلال عمل قانوناً می توانند سیاست های متفاوتی در پیش بگیرند به نحوی که مجلس خودگردان مستقل دارند و می توانند قوانینی مغایر با قوانین دو بخش دیگر کردستان بگیرند . از این رو وجود سیستم خودگردانی شورایی به کردها این امکان را می دهد که در شرایط های مختلف بخش های کردستان سیاست های دوگانه ای در پیش بگیرند .

نقشه: وضعیت فعلی کانتون عفرین و بخش دیگر کردستان سوریه

حال نگاهی به روابط آمریکا با کردها بیاندازیم :

امریکا و غرب از کردهای جزیر و کوبانی در شمال شرق سوریه کاملا حمایت می کند و توانسته اند روابط بسیار گرمی با کردهای این دو کانتون داشته باشند اما به واسطه ی وجود ترکیه و فشار های این کشور بر روی ائتلاف از کانتون عفرین هرگز حمایت هوایی نکرده اند .

کردهای عفرین با وجود اینکه به لحاظ ایدئولوژیک و ساختار نظامی بخشی از حکومت روژاوا هستند اما با توجه به اینکه ائتلاف حاضر به همکاری با آنان نشده است این اختیار را داشتند که سیاستی مغایر با سیاست کردهای کوبانی بگیرند و ارتباط نزدیکی با روسیه دارند .

این مسئله باعث شده است کردها در عین حالی که متحد اصلی امریکا در سوریه هستند همزمان متحد اصلی روسیه نیز باشند .به نحوی که هیچکدام از طرفین از این وضعیت ابراز نگرانی نکرده اند . کردها عفرین دارای مجلس مستقل هستند و این موضوع را امریکایی ها درک کرده اند هرچند چندان از این موضوع خوشنود نیستند اما اتحاد کردهای عفرین با روسیه و ارتش سوریه را ناچاراً به خاطر ترکیه پذیرفته اند .  

در عملیات شهر باب ترکیه توسط روسها متوقف شده است و از طرفی کردهای کوبانی و منبج به خاطر روابطشان با ائتلاف نمی توانند با ترکیه و متحدانش وارد رویارویی سنگین شوند چراکه به رابطه ی انها با ائتلاف لطمه می زند . اما کردها عفرین چنین محدودیتی ندارند و درگیری های انان ترکیه و متحدانش تاثیری بر رابطه ی آمریکا با کردها نخواهد داشت .

تشکیل شورای ملی مقاومت :

شورای ملی مقاومت نام ائتلافی از کردها عفرین و ارتش سوریه است که طبق توافق برای نبرد شمال حلب و شهر استراتژیک باب تشکیل داده اند . این ائتلاف یعنی پذیرفتن کردها به عنوان یک نیروی ملی از طرف دولت سوریه و همچنین چراغ سبز کردها به اسد برای باقی ماندن در قدرت دمشق ! به نظر می رسد شورای ملی مقاومت در سکوت امریکا و ائتلاف تحت رهبری او معارضان سوری را نشانه گرفته است . هرچند این موضوع اصلا برای ائتلاف غرب خوشایند نیست اما نوید خبرهای خوبی برای کردها و نیروهای اسد است  . در حال حاضر می توان اینگونه گفت بازی به سود اسد و کردها در جریان است و معارضان سوری تحت فشارقرار گرفته اند . باید دید در روزها و هفته های آتی این ائتلاف چه طرح و برنامه ای برای شهر باب دارد .

یک پیش بینی :

اگر شورای ملی مقاومت بتواند ساختار فعلی خود را حفظ کند و دست به عملیات وسیع نظامی بزند به نظر می رسد پیش از فتح شهر باب سعی میکند ترکیه و معارضانش را از باب جدا کند و انها را چند کیلومتر به عقب براند . چراکه دور شدن انها از باب پیش از روی کار امدن ترامپ می تواند نقشی مهم  افول جایگاه معارضان در ذهن دولت آینده ی امریکا باشد .  

معارضان سعی داشتند با ورود به شمال باب و حفظ موقعیتشان در حلب نقشی برجسته در اینده ی سوریه داشته باشند به نحوی که دولت ترامپ نتواند آنها را نادیده بگیرد یا بر سر آنها معامله بکند . اما در حال حاضر معارضان بازی حلب را باخته اند .

...

آذر 
یادش رفته
که پاییز است !
نمیبارد ..
فقط
یخ میزند !
به گمانم
کسی
به طرز فجیعی
تنهایش گذاشته ..
وگرنه
اینگونه
ماتش نمیبرد ...

روسها به چه کسی خیانت می کنند؟!

اتفاقات یکی دو هفته ی اخیر اینگونه بوده است:

1-      کردها بدون مشارکت ترکیه و با حمایت امریکا عملیات ازاد سازی رقه را اغاز کردند

2-      ترکیه و گروه های معارض تحت حمایتش سعی کرد خود را به شهر باب برساند تا در توجه کردها را به سمت باب جلب کند و کردها را از عملیات رقه باز دارد

3-      روسها که پیشتر در توافق با امریکا قرار بود در عملیات رقه مشارکت داشته باشند از عملیات به صورت یک طرفه توسط امریکا کنار گذاشته شد

4-      روسها برای نزدیکی ترکیه و متحدانش به باب چراغ سبز نشان داد تا کردها را از عملیات رقه دور سازند

5-      روسها جلسات متعددی را با کردهای عفرین برگزار کردند که مایلند از انها برای پیشروی به سمت باب حمایت کنند

6-      کردها ابتدا از پیشروی به سمت باب خود داری  کردند به این امید که ترکیه و روسیه بر سر باب دچار تنش شوند

7-      کردها و ارتش سوریه به توافق رسیدند که مناطق غربی باب را مشترکا ازاد و کنترل کنند

8-      ارتش سوریه برای چند بار مواضع متحدان ترکیه و افسران ترک را بمباران کرد و چند افسر ترک کشته شدند

9-      ترکیه سیستم پدافند هوایی خود را در نزدیکی های باب مستقر کرده است

10-  ترکیه از روسها خواست در بین انها و دولت اسد پا در میانی کند

 

عکس::: سبز: کردها - قرمز : ارتش سوریه - خاکستری: معارضان سوری - زرد: مناطق ازاد شده توسط ارتش و کردها

همانطور که میدانیم حلب برای معارضان سوری و ارتش سوریه حیاتی است . پیروزی در حلب به معنی پیروزی بزرگ در اینده ی سوریه است . روسها پیشتر در معامله ای با ترکیه بر سر خروج معارضان از حلب در ازای ورود ترکیه به جرابلوس موافقت کرده بودند که ترکیه نتوانست شورشیان را طبق توافقش با روسیه از حلب خارج کند .

کردها در سوریه دو بخش هستند . بخش شرقی ان که تحت حمایت امریکا است و بخش غربی ان که هرگز پشتیبانی امریکا را به خود ندیده است و روابط گرمی با روسیه برقرار کرده است . روسها به کردها وعده داده اند انها را در بازپسگیری باب حمایت کند و از طرفی به ترکیه اجازه ندهند وارد شهر باب شود .

از طرف دیگر طی دیدار مولود چاوش اوغلو با ایران و تماس اردوغان با روسیه این گمانه زنی وجود دارد که ترکیه بلاخره پذیرفته است که شورشیان را از حلب بیرون کند و این گمانه زنی وجود دارد که انها در ازای دست کم عدم حمایت هوایی از کردها و یا ازاد سازی باب توسط معارضان این توافق را صورت داده باشند .

در حال حاضر جنگ در حلب به سرعت به سود کردهای محله ی شیخ مقصود و ارتش سوریه در جریان است و ارتش توانسته است بخش های وسیعی از حلب را طی  ساعت گذشته از شورشیان پس بگیرد . از سوی دیگر ارتش سوریه اجازه داده است کردهای عفرین برای کردهای محله شیخ مقصود سلاح بفرستند .

حلب در حال ازاد شدن توسط ارتش و کردهاست . اما این موفقیت در ازای چه معامله ی پنهانی است؟

ایا روسها به ترکیه برای ورود به باب چراغ سبز نشان داده اند و به کردها خیانت کرده اند ؟ یا اینکه روسها به ترکیه حقه زده اند؟ در روزهای اینده باید ببینیم که تحولات اطراف باب به چه شیوه ای خواهد بود ؟!

موسیقی ...

ترانه ی زیر یک ترانه کردی - ترکی است که حسن زیرک و فاطمه زرگری اون رو اجرا کرده اند . ترانه ای بسیار زیبا و دلنشین . از فاطمه زرگری اطلاعات خاصی در دسترس نیست . فقط اینکه ایشون ظاهرا از خواننده های نه چندان مطرح تبریز بوده اند که هیچگاه به شهرت نرسید اما ترکیب صدای دلنشینش با صدای حسن زیرک یک اثر جاودان بجا گذاشته است . شاید همین یک ترانه بس است که برای همیشه نام فاطمه زرگری در تاریخ موسیقی باقی بماند . 

بی دوکتور ده واو ده رمان  ، شیتت کردوم سه رگه ردان

ده وه ره ده وه ره که ژال گیان

نه خوشم بو تو بی للا  ، ده ی ده ی ده ستم به دامان

پی که نین بو گریان ، ده تبینم چاو به گریان

نه خوشو ده رده دارم ، ده وه ره ده وه ره به قوربان

***

حکيم گئليب نينه سين  ، اجل گئليب جان گئدر 
گولدور مني گولدور  ، درديم ندي بيلدير

***

لیم تو راوه که ژالم ، ده شت و کیو مالو حالم

ده وه ره ده وه ره به قوربان، تو راوه چاو که ژالم

سویندت بو بخوم به وه للا، من وا بوت ته نیا بالم

پی بکه نه با بت بینم  ، ده رچی گیانی شیرینم

نه خوشو ده رده دارم ده وه ره روحی شیرینم

***

داغلاراي گئزميرم  ، عهديم وار بزنمرم
اياق يالون باش آچوق ، سرگردان گئزمرم
گولدور مني گولدور  ، درديم نئدي بيلدير - 
گولدور مني گولدور ، ائله سوز منه دي مني گولدور 
گولدور يالله گولدور


مردی که از ان به تاریخ زنده باید یاد کرد !!!

چندی است یکی از همشهریان ما در سقز به نام حاج احمد صوفی پس از سرشماری کشور به عنوان مسن ترین فرد کشور شناخته شد . ایشون 135 سال سن دارند اما نکته ای که از نظرم جالب گذشت وقایعی است که حاج احمد دیده است به چند مورد از اتفاقاتی که در زمان حیات احمد صوفی اتفاق افتاده است توجه کنید!

1-      در 15 سالگی ترور ناصرالدین شاه قاجار

2-      در 15 سالگی تولد احمد شاه قاجار

3-      .

4-      در16 سالگی به قدرت رسین مظفر الدین شاه قاجار

5-      در20 سالگی مرگ ملکه ویکتوریای انگلیس

6-      در 25 سالگی به قدرت رسیدن محمد علی شاه قاجار

7-      در 25 سالگی اغاز انقلاب مشروطه ایران

8-      در 33 سالگی اغاز جنگ جهانی اول

9-      در 39 سالگی به قدرت رسیدن احمد شاه قاجار

10-  در41 سالگی فروپاشی امپراطوری عثمانی

11-  در 42 سالگی مرگ احمد شاه قاجار

12-  در 45 سالگی تولد فیدل کاسترو

13-  در 58   سالگی جنگ جهانی دوم اغاز شد

14-  در 64 سالگی انفجار بمب اتمی هیروشیما ژاپن

15-  در 69 سالگی مرگ ادولف هیتلر

16-  در 81 سالگی نبرد خونین استقلال الجزایر از فرانسه

17-  در 97 سالگی اغاز انقلاب 1357 ایران

 

پی نوشت :

در حال حاضر حال ایشان بسیار سرحال و سرزنده هستند و احتمالا شاهد چند جنگ و مرگ چند دیکتاتور دیگر خواهند بود . 

پایانی بر یک انقلابی دیکتاتور

شاید در تاریخ مبارزاتی دنیا شخصیت هایی همچون فیدل کاسترو را به ندرت یتوانیم نام ببریم . یک انقلابی تمام عیار که به گفته های ارنستو چگوارا پیامبر مبارزاتی امریکای لاتین بود .اما پس از به قدرت رسیدن ، انقلاب مردمی و شور انگیز کوبا را به سمت خودکامگی و دیکتاتوری سوق داد . حکومت فیدل نمونه ی بارز انحراف یک انقلاب است . انقلاب کوبا تا سا لیان سال برای مردمان سراسر دنیا از جمله بولیوی ، کنگو، الجزایر ، ونزوئلا و ... ارمان شهر بود . امروز تاریخ هفتاد ساله ی مبارزه و لبخند و استبداد فیدل کاسترو پایان یافت و من فقط اندوهگین انقلابی هستم که در کودکی توسط فیدل کاسترو نابود شد .

باورهای انقلابی امریکای لاتین دیر زمانی است رنگ باخته است اما مرگ فیدل کاسترو می تواند اندکی از درد و ها و رنج های کوبا را التیام بخشد .

 امروز پایانی بود بر یک انقلابی دیکتاتور