در پاسخ یکی از خوانندگان به اسم آفتاب
در ابتدا قصد نداشتم جوابی رو برایتان بگذارم ولی مطالب شما آنقدر تحریک کننده بود که من رو مجبور به نوشتن نمود .دوست عزیز ما در دنیایی زندگی می کنیم که به ناچار یک سری واقعیات رو باید پذیرفت . حال شما بر روی این واقعیات هر اسمی که می خواهید بگذارید . دنیایی که روابط انسانی بیش از آنچه شما فکر می کنید پیچیده است . شاید شما درست می گویید من و امسال من اینگونه باشیم ولی تا بحال از خودتان پرسیده اید که خودتان چگونه هستید ...
قطعاْ در این سالیانی که عنوان کردید تجاربی ارزشمند را کسب نموده اید . ولی آیا از آنها استفاده نموده اید ؟
همه ی ما عادت کرده ایم که در مورد دیگران قضاوت کنیم ولی یک بار هم حاضر نیستیم خودمان را بفهمیم و در مورد خودمان قضاوت كنيم ... من نمي گويم اين مسئله برايم مهم نيست !!! و هيچگاه هم اين را عرض نكرده ام ولي هركاري كه شما قصد انجام آن را داشته باشيد بايد از تمامي زوايا آن را بسنجيد و بي گدار به آب نزنيد . بايد واقعيات روبه آن شكلي كه هست بپذيريم . فكر مي كنيد با نوشتن يك صفحه مطالب اينگونه و با اين ادبيات خاص !!! مي توانيد تمامي مشكلاتي كه فكر مي كنيد را حل نمائيد ؟ باور كنيد سخت در اشتباهيد .
من با نيمي از مطالبتان كاملاً موافقم ولي صادقانه مي گويم براي اظهار نظر كردن نياز به شناخت و آگاهي بيشتري در اين موارد داريد .
من بايد اين را عرض نمايم مطمئن باشيد به هيچ وجه من از گلايه هاي شما ناراحت نيستم بلكه بسيار هم خوشحال شدم ... و منتظر مطالب شما خواهم ماند ...