از سوى عضو گروه كوهنوردى تشريح شد
جزئيات صعود به قله مرگ !

گروه حوادث روزنامه ایران   ـ جزئيات تازه صعود گروه ۶ نفره كوهنوردان ايرانى به قله «نانگاپارباتعکس از : روزنامه ایران » پاكستان و ناپديد شدن يكى از اعضاى گروه تشريح شد. در اين صعود نفسگير يكى از كوهنوردان در ارتفاع ۷۸۰۰ مترى جان باخت.
«سهند عقدايى» مسئول روابط عمومى و عضو گروه كوهنوردى در اين باره به خبرنگار ما گفت: قله «نانگاپاربات» در شمال پاكستان و غرب رشته كوه هاى هيماليا قرار دارد. نخستين تلاش ها براى صعود به اين قله از ۱۱۲ سال قبل آغاز شد، اما نخستين گروه كوهنورد ۵۴ سال قبل به اين قله - كه از صعب العبورترين قله هاى جهان است - صعود كرد.تا امروز نيز از ۲۹۳ كوهنورد صعود كننده به اين قله ۷۰ تن جان باخته اند.به گفته وى، اعضاى گروه كوهنوردى باشگاه دماوند چندى قبل به پيشنهاد و سرپرستى «ليلا اسفنديارى» - كوهنورد فعال و باسابقه كشور - طرح صعود به قله «نانگاپاربات» در شمال پاكستان را پذيرفته و با حمايت هاى مالى يك شركت داخلى، برنامه سفر، روز ۲۴ خرداد ۸۷ با پرواز به سوى اسلام آباد آغاز شد.

اعضاى گروه ۶ نفره صبح ۳۱ خرداد عازم كمپ اصلى شده و صعود به قله را شروع كردند. 16 روز پس از آغاز صعود، اعضاى گروه به كمپ شماره ( 3 ) در ارتفاع ۶۸۵۰ مترى رسيده و پس از يك شب استراحت در كمپ و بررسى وضعيت اخبار هواشناسى، صبح ۲۶ تير صعود به قله را ادامه دادند.۲۷ تير، حدود ساعت ۱۲ شب از چادرهايمان در كمپ چهارم - ارتفاع ۷۴۰۰ مترى - براى صعود به قله خارج شديم. دقايقى پس از حركت «سامان» ۲۷ ساله - قربانى - كوله پشتى اش را زمين گذاشت. وقتى علت را پرسيديم، گفت مشكلى نيست، ادامه دهيم. اما وقتى هوا روشن شد، با تعجب دريافتيم او كوله پشتى ندارد. از آنجا كه چند مترى از ما عقب مانده بود، متوجه شديم توان كافى براى صعود ندارد، اما از بيان موضوع طفره مى رفت.وقتى فاصله گروه از سامان بيشتر شد، به او پيشنهاد كرديم برگردد، اما مخالفت كرد. حتى دو نفر از اعضاى گروه هم حاضر شدند با او برگردند و از صعود انصراف دهند، اما قبول نكرد. با اين حال سرپرست تيم و سرپرست فنى گروه، وقتى با مخالفت هايش روبه رو شدند با اصرار او را وادار به برگشت كردند. سامان كه اوضاع را اين گونه ديد، چاره اى جز اين نديد. ما نيز با توجه به هموار بودن مسير برگشت حدود ساعت ۱۰ صبح از او جدا شديم. اما پس از ۲۰۰ متر صعود وقتى به پشت سر نگاه كرديم، باز هم سامان را پشت سر ديديم كه آرام ـ آرام در حال صعود است.

ساعت ۴ بعد از ظهر ما به قله رسيديم و بلافاصله نيز فرود را آغاز كرديم. در راه بازگشت سامان را در حال فرود ديديم. او در امتداد ما پائين مى رفت، وقتى به ۱۰۰ مترى اش رسيديم، سامان با سرعت زياد در حال حركت بود. برايش دست تكان داديم، او هم جواب داد. هوا رو به تاريكى بود كه ايستاديم تا دو نفر از اعضاى گروه كه عقب تر بودند، به ما برسند. وقتى همه رسيدند، دوباره فرود را آغاز كرديم، اما ديگر اثرى از سامان نبود و تنها رد پاهاى او را در برف ديديم كه با رسيدن به يك نوار صخره اى رد پاها نيز ناپديد شد.در حالى كه هوا كاملاً تاريك شده بود، چند ساعتى در برف و بوران گرفتار شديم، در نهايت ساعت ۴ صبح به كمپ ۴ رسيديم، اما باز هم از «سامان» خبرى نبود.

سه ساعت بعد با كمپ اصلى تماس گرفتيم، آنها گفتند جبهه هواى نامساعدى در راه است و بايد سريع خود را به پائين برسانيم؛ اگرنه خطر جدى تهديدمان مى كند. همان موقع يك چادر با تمام امكانات براى سامان گذاشتيم و به طرف پائين راه افتاديم. البته براى امداد احتمالى به سامان تقاضاى هلى كوپتر كرديم، اما در روزهاى بعد آنقدر هوا نامساعد بود كه هلى كوپتر نتوانست پرواز كند و فقط يك بار تا كمپ اصلى به ارتفاع ۴۲۰۰ مترى رفت و برگشت.

شب بعد از حادثه افسر رابط پاكستان كه در كمپ اصلى حضور داشت و با دوربين ما را دنبال مى كرد، نور چراغ سامان را در ارتفاع ۷۶۰۰ مترى ديده بود و اين نشان مى داد سامان دچار ارتفاع زدگى نشده بود، چرا كه در آن صورت همان شب اول جان مى باخت و نمى توانست تا صبح دوام بياورد.

مسئول روابط عمومى گروه درباره امدادرسانى به «سامان» گفت: 30 تير به كمپ اصلى بازگشتيم و باز هم امدادرسانى را ادامه داديم.
گزارش شركت ATP پاكستان كه به فدراسيون كوهنوردى ارسال شده نيز گواهى بر ادعاى ماست. بر خلاف برخى اظهارات كه گفته شده ۲ روز پس از حادثه به درخواست سرپرست گروه، امدادرسانى متوقف شده، ما تا يك هفته پس از حادثه يعنى تا سوم مرداد به جست و جو ادامه داديم، اما سرانجام با تشكيل كميته بحران در تهران و حضور نمايندگان فدراسيون كوهنوردى، هيأت كوهنوردى استان تهران، باشگاه دماوند و خانواده سامان به اتفاق آرا تصميم گرفته شد جست و جو متوقف شود، چرا كه امكان زنده ماندن كسى در ارتفاع بالاى ۷۰۰۰ متر كه به «منطقه مرگ» معروف است، بيش از دو يا سه روز وجود ندارد. بنابراين با قوت گرفتن مرگ غم انگيز سامان دستور توقف عمليات ابلاغ شد. بدين ترتيب ۱۲ مرداد به ايران بازگشتيم.

به گفته «عقدايى» صعود به اين قله از دشوارترين صعودهاى تاريخ هيماليانوردى ايران بود. در اين سفر از باربران ارتفاع استفاده نشد، اكسيژن مصنوعى هم وجود نداشت. افراد زيادى هم در منطقه نبودند كه بتوانيم هنگام بروز حادثه از آنها كمك بخواهيم. ضمن اين كه تمام افراد گروه از اين شرايط باخبر بوده و با ميل و رضايت خود همراه گروه شدند. حتى قبل از آغاز سفر همه اعضاى گروه با پدرانشان به دفترخانه اسناد رسمى رفته و با ارائه تعهد محضرى تمام حوادث احتمالى و خطرات را پذيرفتند.مسئول روابط عمومى گروه در پايان گفت: علت اصلى اين حادثه نافرمانى سامان از دستور سرپرست گروه بود. ما او را در شرايطى رها كرديم كه وضعيت جسمانى خوبى داشت. اگرچه قادر به صعود نبود، اما مى توانست با فرود به سوى كمپ ۴ به راحتى بعد از ۳ يا ۴ ساعت به آنجا برسد. با اين حال احساس مى شود سامان سعى داشت دور از چشم گروه به صعودش ادامه دهد تا موفق شود. او وقتى اعضاى گروه را هنگام فرود ديد، به صورت عمدى يا شايد هم سهوى از مسير خارج شد و به بقيه اعضا نپيوست.گفتنى است پدر و برادر سامان - كوهنورد ناپديد شده - در پى اعلام خبر فوت وى با مراجعه به شعبه دوم بازپرسى دادسراى جنايى تهران و تسليم شكايتى خواستار رسيدگى دقيق به ماجراى ناپديد شدن مرموز وى شدند.بازپرس اصغرزاده نيز دستور احضار ۵ عضو گروه كوهنوردى و دست اندركاران و كارشناسان مربوط را براى رفع ابهام هاى موجود در پرونده صادر كرد.

برگرفته شده از  وبلاگ کوهنوشت