برای واکاوی پافشاری مسعود بارزانی بر سر همه پرسی استقلال کردستان می بایست نخست تحلیلی بر حزب پارت دمکرات کردستان داشت .

این حزب توسط ملا مصطفی بارزانی در سال 1946 پایه گذاری شد سال 1975 پس از انعقاد قرارد داد الجزایر ملا ممصطفی بارزانی به ایران پناهنده شد از سوی دیگر بخشی از بدنه حزب دمکرات به رهبری جلال طالبانی ، ابراهیم احمد و چند شخصیت دیگر سیاسی از این حزب جدا و حزب اتحادیه میهنی را تشکیل دادند . در سال 1979 ملا مصطفی بارزانی فوت کرد و پسرش مسعود بارزانی به رهبری  حزب دمکرات کردستان عراق برگزیده شد. مسعود بارزانی با حمایت های ایران در سال 1991 به پایگاه های حزب بعث حمله کرد و توانست بخش بزرگی از کردستان را از دولت بعث باز پس بگیرد و حکومت خودمختار خود را در شمال عراق تشکیل دهد . در همین حال مسعود بارزانی در عملیاتی بر علیه دو حزب ایرانی کومله و دمکرات در سردشت و پیرانشهر وارد درگیری مسلحانه شد و بخش هایی از کردستان ایران را از این دو حزب پس گرفت سپس به دولت جمهوری اسلامی ایران تحویل داد .

پس از بازگشت به کردستان عراق این حزب با حزب اتحادیه ی میهنی وارد جنگ شد و عملا کردستان عراق به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شد .

کردستان عراق تحت کنترل حرب دمکرات کردستان عراق (پارتی) شمال شهرهایی همچون اربیل ، دهوک ، زاخو ، بارزان ، رواندز و کویه بود وکردستان تحت کنترل حزب اتحادیه ی میهنی به رهبری جلال طالبانی شمال شهرهای جنوبی سلیمانیه ، قلادزه ، رانیه ، حلبجه ، دربندی خان می شد .

این تقسیم بندی عموما بر اساس ترکیب جمعیتی و حتی عشیرتی مناطق فوق بود. پس از چند دهه هنوز هم با وجود برچیده شدن این دو ناحیه و یک پارچه شدن اقلیم کردستان تحت حکومت اقلیم اما جهت گیری های سیاسی در شهر های جنوبی به سمت اتحادیه میهنی است و در شهر های شمالی به سمت حزب پارتی .

در ساختار سیاسی حزب پارتی دو جریان قدرتمند وجود دارد یکی عشیره ی بارزانی است و دیگر جریان های دیگر که می توان زیباری ها را بخشی از این جریان مخالف و رقیب دانست .

زیباری ها :

این عشیره سابقه ی مبارزاتی چندانی در کارنامه ندارند و رابطه ی خوبی با حکومت مرکزی عراق ( بعث ) داشته اند  پس از سرنگونی حزب بعث در 2003 به واسطه ی نفوذ و کثرت انها در شمال عراق به حزب دمکرات پیوستند . شاخص ترین شخصیت سیاسی انها را میتوان هوشیار زیباری وزیر امور خارجه سابق و وزیر دارایی عراق دانست . این بخش از حزب دموکرات علاقه مند است در حزب پارتی به نفع انها تغییرات بنیادینی رخ دهد و شاید از سر کار رفتن مسعود بارزانی برای آنها بسیار مطلوب است .

خود مسعود بارزانی در داخل عشیره ی بارزانی نیز رقیبی همچون نچیروان بارزانی دارد که گاه گداری اختلافاتشان نمایان می شود

مسئله ریاست اقلیم کردستان :

تنش بر سر ابقای مسعود بارزانی به سمت ریاست اقلیم کردستان چند باری است فضا را بر وی تنگ کرده است . جنبش تغییر به رهبری نوشیروان مصطفی و حزب اتحادیه میهنی از جمله سرسخت ترین مخالفان ابقای وی بر ریاست اقلیم کردستان بودند . مسعود بارزانی سه سال پیش با مذاکرات فشرده و طولانی برای دو سال دیگر ابقا شد و سال گذشته ماجرای ابقای مسعود بارزانی بازهم تنش ها را به شکلی بی سابقه ای افزایش داد . احزاب مخالف دو راه را برای انتخاب ریاست اقلیم بر روی میز گذاشتند 1- انتخاب ریاست اقلیم از طریق پارلمان کردستان باشد 2- انتخاب اگراز طریق رای مردم باشد قدرت ریاست اقلیم را از طریق پارلمان کاهش دهند

اما حزب دمکرات که اکثریت پارلمان را نیز به خود اختصاص داده است چنین راه کارهایی را نمی پذیرفت و خواهان انتخاب ریاست اقلیم از طریق ارای مردم و با اختیارات فعلی بود

بدون شک حزب دموکرات کردستان اکثریت ارای مردم را از آن خود می کند و از این حیث مسعود بارزانی نگرانی چندانی نداشت اما بیشترین نگرانی بارزانی عدم انتخاب وی به عنوان نماینده ی حزب دمکرات است . بیشترین تهدید از داخل حزب وی برای موقعیتش احساس می شود .

باری – پا فشاری مسعود بارزانی برای اعلام همه پرسی برای استقلال چند هدف را دنبال می کند :

1-      اعلام استقلال کردستان به لحاظ اجتماعی و سیاسی برای مردم کردستان یک ارزوی دیرینه بوده است و تحقق این مسئله توسط مسعود بارزانی شرایط سیاسی و اجتماعی بسیار مطلوبی برای انتخاب وی فراهم خواهد کرد

2-      مسعود بارزانی قاطعانه فهمیده است دیگر نمی تواند ریاست اقلیم را حداقل برای چهار سال اینده در دست بگیرد از این رو چشم به تغییر قانون اساسی و انتخاب شدنش به عنوان رئیس جمهور کردستان دارد در صورتی که کردستان مستقل شود هیچ منع قانونی برای ریئس جمهور شدندش وجود ندارد

3-       اعلام استقلال و یا دست کم برگزاری همه پرسی استقلال فضا را برای پسرش ادهم بارزانی فراهم می کند که در صورت عدم موفقیت مسعود بارزانی، ادهم بارزانی بتواند این پست را در اختیار بگیرد .

با این اوصاف به سهولت می توان فهمید دلیل مخالفت و عدم همراهی احزاب اتحادیه میهنی و جنبش تغییر با وی در چه راستایی است . انها درک کرده اند تلاش برای استقلال توسط اقای بارزانی ابزاری جهت منافع حزبی و شخصی است از این رو مقاومت می کنند . در همین راستا چند ماه پیش حزب اتحادیه میهنی و جنبش تغییر در یک ائتلاف تاریخی به توافق رسیده اند و این اتحاد زنگ خطری برای حزب دموکرات بود چراکه در حال حاضر مجموع ارای حزب اتحادیه میهنی و تغییر شرایط هراسناکی برای حزب دمکرات پدید می آورد .