هی بادهایِ بی‌هرکجا وزيده!
کجای اين بازی بی‌آغاز پاييزی، عدالت است
که مرغانِ بی‌قرارِ بهاری
به باغاتِ بی‌پايانِ اردی‌بهشت رفته باشند
اما اين هُدهُدِ خسته هنوز، خسته هنوز ...!

چه بارانی گرفته است!
آيا تو هم اين‌جايی ...؟