رونق یا رکود ؟
انتخابات امسال به شکلی پویا و تا حدودی همه گیر در حال شکل گیریست . اکنون می خواهم مطلبی را بازگو نمایم که چند سال پیش مطرح شد . و به استقبال مردم از انتخابات مربوط می شود .
20 درصد از مردم در هر صورت که چه خوب و چه بد رای می دهند و به پای صندوق ها می روند خواه این فرد سیاستمداری روشن و مقتدر و یا ابله ؟
این 20 درصد بدون فکر و بدون تجزیه وتحلیل کاندیدای مورد نظربه او رای می دهند . 20 درصد دیگر بدون اینکه شرایط را بسنجند و به کندیداها توجه نمایند رای نمی دهند خواه خوب و یا بد ...
اما 60 درصد تاثیر گذار جامعه بدنبال انگیزه هستند . و این جریان و روند انتخابات است که می تواند به آنان انگیزه دهد . انگیزه ای همچون شعارهای روئیایی خاتمی برای مردم آن زمان ایران عین 60 درصد را به پای صندوق ها خواهد کشاند و حضور فردی به نام آقای احمدی نژاد در تقابل با آقای هاشمی نیزبیش 30 درصد از این 60 درصد را به پای صندوق ها کشاند .
اما این انتخابات چگونه است ؟
فصلی نو از روند انتخاباتی با برگزاری مناظره های تلویزیونی که در نوع خود اقدامی ارزشمند و نقط عطف است می تواند تا چه حدی تاثیر داشته باشد ...
تقابل اندیشه های احمدی نژاد با افرادی همچون رضایی ، کروبی ، موسوی و...
همه و همه شاید حربه های اتخاباتی باشد که مردم را به پای صندوق ها بکشاند اما دلیل مطرح کردن این مسئله چیست ؟
این روند انتخاباتی که از زمان محمد خاتمی شروع و در مقاطعی رکود و رونق داشت جامعه ی ما را به سمت یک بلوغ سیاسی می کشاند و آثار آن را می توان در چند سال دیگر دید . شاید این فضای سیاسی نسبتاً باز کنونی ناشی از همان دوم خرداد باشد که امروز بعد از رکود 4 ساله و شاید 8 ساله بازهم شاهد آن به شکلی پویا تر و بهتری هستیم .
امیدوارم این روند در دوره های بعدی با رکود مواجه نشود و اگر رونقی نداشته باشد دیگر مقصر خود مردم ایران هستند .
قهرمان پروری که در ذات ایرانی ها است مانعی بزرگ در راه این روند رو به رشد است اگر بخواهیم در ایرانی آزاد و باز زندگی کنیم باید از قهرمان پروری دست برداریم . برمی گردم به نامه ی آقای خاتمی که پس از ریاست 8 ساله اش خطاب به مردم ایران نوشت .
ایشان در این نامه اشاره به وقایع زمان گالیله کرد و داستان گالیله را برای مردم بازگو نمود در جایی که از اعدام گالیله پس از پس گرفتن ادعایش صرف نظر شد و او گفته های خود را به اصطلاح پس گرفت ، یکی از شاگردانش خطاب به وی گفت که وای بر تو که قهرمان این مردمی !!!
و گالیله در جواب شاگردش گفت که وای بر مردمی که احتیاج به قهرمان داشته باشند .
اکنون مردم ایران سرنوشت خود را می تواند به دست بگیرد و اجازه رکود ندهد البته بدون قهرمان پروری و بدون اغراق با دیدی باز و کاملاً واقع بینانه ...