مرزبانان غیور ایران
عکس رو نگاه کنید ! چی می بینید ؟
چند وقت پیش به منطقه مرزی دالانپر رفتیم و به قول دوستان نیشمون تا بنا گوشمون باز بود از بس مناظر زیبایی رو می دیدیم و لذت می بردیم . اما در اون طبیعت بی نظیر زیر پاسگاه مرزی باید شاهد این صحنه ها باشیم . دره ی زیبا یی که زیر پاسگاه بود رو برای مسیر انتخاب کردیم که ای کاش نمی کردیم این دره دقیقا مرز ایران و عراق بود و ما روی نوار مرزی حرکت می کردیم . ابتدای مسیر چند بطری آبمعدنی دیدیم و تصمیم گرفتیم اینها رو جمع بکنیم و محیط رو یه کم تمیز کنیم اما چند قدم آنطرف تر یک بطری دیگه و بعدی و بعدی ...
بعد از اینکه مطمئن شدیم نمی تونیم اینها رو جمع بکنیم تصمیم گرفتیم حداقل اونها رو بشماریم ، یکی دوتا ، سه تا ، 10 تا ، 20 تا ، 50 تا ، یه لحضه یکی از دوستان اشاره ای به منظره ی بالای سرمان کرد و گفت اونجا رو ببینید !
کل منطقه از بطری پوشیده شده بود و چند گیاهی از بغلش زده بود بیرون که یاد مون نره اینجا زمانی چمن بود چشمه و ...
گاهی حسرت شعور یک سگ و یا گربه رو می خورم و به گربه ای که هرازگاهی توی حیاط رفت و آمدی دارد حسودی میکنم . ای کاش بعضی آدمها ذره ای از شعور این گربه رو به ارث برده بودند . خیلی ساده است اگر به محیط زندگی شون نگاه بکنیم هیچ حیوانی محط زندگی و اقامت خودش رو به زباله دونی تبدیل نمی کنه !
تا حالا دیدید یک گربه جایی که زندگی می کنه کثیف بکنه و آیا هرگز توی لانه اش خرابکاری کرده یک سگ چطور و یا خرس و ... آدم ها چی ؟
" مرز داران غیور و سربازان دلیر ایران زمین " جمله ای که حالم ازش بهم می خوره وقتی چنین صحنه ای رو به یاد میارم . اینها از امنیت کشور دفاع می کنن !؟
باید بنشست و الفبای زندگی سگی که هزاران بار از این درک و فهم با ارزشتر است را آموخت . باید آموخت و آموختن مرز ندارد !