خوشبختانه کردستان کوهنوردان بسیاری خوبی را در این سالها در دل خود پرورده است و از این لحاظ می توان گفت خطه کردستان علاوه بر اینکه شاهد رشد و شکوفایی استعداد های زیاده بوده است بستری مناسب برای رشد را به لحاظ اجتماعی برای جوانانشان فراهم کرده است. مردم عادی که شاید هیچگاه کوهنوردی نکرده اند کوهنوردی را می فهمند و برای این رشته شاید بیش از هررشته ی دیگری احترام قائلند و به زعم من همه ی این رشد آگاهی و شناخت کردها به نسبت این رشته را مدیون افرادی همچون محمد اوراز هستند . اوراز در زمان حیاتش افتخار آفرینی های بسیاری را برای مردمش به ارمغان آورد اما مهمتر از همه چیز مرگ وی بود که کوهنوردی را به مردم کردستان فهماند و شناساند و امروز اگر از کودکان خردسال این سرزمین در مورد کوهنوردی پرسیده شود به طور قطع با نیکی از محمد اوراز و مقبل هنرپژوه یاد می کنند و آنان را به طور کامل می شناسند .

این به آن معناست که مردم کردستان به نسبت ورزشکاران ، هنرمندان ، شاعران ، نویسندگان ، ادیبان و دانشمندانشان  قدر دان هستند و با این قدر دان بودن است که همیشه با سینه ای گشاده جوانان برومندی را به کوهنوردی دنیا معرفی می کنند و با موفقیتش اشک می ریزند و شادمانند و قدردان تلاشهایشان هستند .

اما قهرمانی واژه ای کوچک نیست باید قهرمانان پاسخگوی این محبت مردم باشند در این چند سال کوههای بسیاری توسط کوهنوردان کردستانی فتح شد و مراسمهای باشکوهی برای استقبال از بازگشت سرفرازانه ی این ورزشکاران در جای جای این سرزمین برگزار شد ، مردم ، ورزشکاران تمامی رشته ها ، کوهنوردان تمامی شهرهای مناطق کردنشین برای بازگشت یک کوهنورد از هیمالیا گرد می آمدند و از تلاشهای این ورزشکاران قدردانی میکردند . مردمی که در مراسم درگذشت محمد اوراز آن حماسه باشکوه را رقم زدند و تاریخ از یاد نخواهد برد اشکهای هزاران نفری که قهرمان ناکام خود را روی دستانشان تا قلب برده زرد بوکان حمل کردند .

اورست ، راکاپوشی ، ماکالو ، لوتسه ، گاشربروم یک ، برودپیک ، چوایو ، شیشاپانگما ، تیلیچوپیک ، جیایجی کانگ ، مانسلو ، لنین ، مستاق آتا ، خانتنگری ، مون بلان و کوههای دیگری که شاید فراموش کرده بشم همه شاهد تلاشهای کردستانی ها بوده اند اما هیچگاه این کوهنوردان این احساس وظیفه را نکرده اند که باید برای مردمی که روزهای بسیار با موفقیتهایشان شادمان بودند و همواره قدردان تلایشایشان بودند و هستند کاری که وظیفه ی اصلیشان است انجام دهند !

ما تا بحال از هیچ کوهنورد کردستانی شاهد ارائه گزارش نبوده ایم و کوهنوردان این خطه هیچگاه این سوال را از خود نپرسیده است که براستی چگونه می توانند پاسخی به محبت مردمشان بدهند و چه کاری می توانند برای جوانان سرزمینشان انجام دهند . شاید واحساس وظیفه نمی کنند و امیدوارم به تکمیل کردن افتخاراتشان فکر نکنند.

آیا صعود یک 8000 متری به خودی خود افتخاری برای مردم یک سرزمین است ؟ در دنیای امروز چنین برنامه هایی اهمیت آنچنانی ندارد که برای ما ایرانی ها دارد . چیزی که برای ما می تواند اهمیت داشته باشد انتقال تجربیات این صعود ها و هموار کردن مسیر برای دیگران است اما ای کاش همه ملزم به پاسخگویی می شدند ...

فقط می توانم متاسف باشم اما جمله ای که باید به ان فکر بکنند این است که کلکسیونی از 14 قله 8000 متری در کارنامه داشتن اهمیت دارد یا خدمتی که از ارائه گزارش یک برنامه 7000 متری می توانند بکنند . مردم ما اینها را می فهمند اما ما خودمان چشمان خود را بسته ایم .

این معروفیت گوارای وجودشان

۲۷.۴