خرداد 88 یا 89 ؟
پارسال همین موقع ها بود که دیگه زمزمه ی تموم شدن مهلت قرارداد باغبونمون و رسیدن خرداد به گوش رسید ! یه خورده خوشحال بودم و یه خورده نه !
می خواستیم باغبون دله دزدمونو اخراج کنیم خدا خدا می کردم که زود قراردادش تموم بشه و گورشو گم کنه !
خوشحالیم از این بود گفتم این خرداد دیگه همه چی تموم میشه دیگه گور بابا ی هر چی آدم بی خوده ! فکر می کردم این باغبون دمشو می گذاره رو کولش و به قول بچه ها می زنه به چاک !
قبلاً یه سید باغبونمون بود اگرچه زیاد ازش خوشم نمی اومد با اینکه خیلی سرکارمون گذاشته بود اما هزار تا شرف داشت به این مردک !
انگار رفتنی نیست ! انگار کنگره رو خورده و لنگر انداخته که واسه خودشو هفت پشتش پدر این باغمون رو در بیاره ! اما می دونی چیه ؟خرداد پارسال باغمون با اینکه کسی بهش نرسیده بود اما سبز سبز بود ! یه سال گذشته و من دلم هوای خرداد 88 رو کرده !
یعنی میشه سال دیگه دلمون هوای خرداد 89 رو بکنه ؟
............................................
پی نوشت : تو رو خدا نگید سیاسی مینویسه چرا هرکی از خرداد می نویسه فکر می کنید سیاسیه ؟ بابا ! باغبونمون یه جونوریه ! که به خدا از هرچی سر در بیاره از سیاست هیچی حالیش نیست ! حالا شما هی بگو کارشناس ارشده !
۲۷.۴
محلی برای انتشار دغدغه هایم