نقد خالی از پایبندی های اخلاقی نقد نیست !
صعود قلم که به نظر کم حاشیه ترین صعود می آمد پر حاشیه شد البته آقای نصیری همیشه برایم قابل احترام بوده و هست و نه فقط ایشان این حق را میدهم به تمام کسانی که هر چه می خواهد دل تنگشان بگویند چون نمی شود که نگذاشت کسی فکر بکند و نمی شود مانع تحلیل افراد شد .
ما باید « آزادی » را برای خودمان تعریف بکنیم من مختارم هرچه دلم خواست انجام دهم و هرچه دلم خواست بگویم و این آزادی است و لی این آزادی یک شرط دارد و آن این است که با قلمم و با رفتارم و زبانم برای کسی مزاحمتی ایجاد نکنم ، شخصیتی را خرد نکنم و حرمتی را نشکنم . ساده تر از این هم مگر می شود ؟ اما ما در این مورد هم مشکل داریم به همین سادگی !
اما گاهی ما چیزهایی را نقد می کنیم که اشرافی بر آن نداریم و نمی دانیم در پس ماجرا چیست اما مهم است که متفاوت باشیم !
70 نفر از کوهنویسان که هر کدام در دیارشان صاحبنظر هستند و انسانهای بزرگی در میان این کوهنویسان وجود دارد که همه متفق القول این پدیدهرا ( که آن را به چالش کشیدند ) را مقبول و طبیعی دانسته و آن را جزئی از روابط سالم انسانی دانسته اند و معتقدند انسانها نباید به حکم اینکه نویسنده هستند دارای روحیه خشک و بدون انعطافی باشند و این یعنی « هنجار !»
هنجار یعنی همان چیزی که عموم مردم قبولش دارند و چیزی غیر آن نا هنجاریست بازهم تعریف بسیار ساده بود !
کوهنوردان با تمام رشته های ورزشی تفاوت هایی از این حیث دارد اول اینکه اساسا کوهنوردان به لحاظ فرهنگی ، روحی ، عاطفی ، شخصیتی به هم بسیار نزدیک هستند ، حداقل در محیط کوهستان و یکی از ویژگی های باز کوهنوردان را می توان تعامل اجتماعی قوی آنان دانست به طوری که حتی فرد به یک صعود انفرادی می رود با کوهنوردانی دیگر در ارتباط است ، آنها را می بیند ، هم صحبت می شود و در تعامل است و لازمه ی آن یک روابط اجتماعی قوی است که در افرادی همچون آرشها و ... می توان به وضوح دید .
باید این روحیه را تحسین کرد و اما اینگونه نشد حداقل در این یک مورد اینگونه نبود ما نباید روابط شخصی خود را در نقدهایمان دخالت دهیم !
از کامنتهای رد و بدل شده ی این چند روز به وضوح اختلاف های قدیمی بین آرش و آقای نصیری نمایان شد آیا این درست است که روابط شخصی خود را با بی احترامی به 70 کوهنویس تسویه کنیم ؟؟
ببینید من فقط یک بار آرش را دیده ام اما نمی گویم آقای نقافی ، یک بار آنا را دیده ام اما نمی گویم خانم فراهانی و این یعنی آنها را به لحاظ شخصیتی قبول دارم و روابطشان قوی تر از آن است که با تنگ نظری به این موضوع پرداخت !
-باری - دو تعریف ساده داشتم « آزادی – هنجار » بد نیست آنها را یک بار دیگر مرور کنیم و ببینیم چقدر به این دو تعریف ساده ی اجتماعی پایبندیم سپس ترور شخصیت کنیم آنهم در فضای اینترنت !
در آخر باید بگویم نقد خالی از پایبندی های اخلاقی نقد نیست تسویه حساب شخصی است و ما باید از این پس به چنین متنهایی به چشم مجموعه ای از کلمات زشت و رکیک نگاه کنیم و آن را در آرشیو وبلاگها مدفون دید !
شاد باشید
27.4