چه غم آلود شبی بود !
چه غم آلود شبی بود
وان مسافر که در آن ظلمت خاموش گذشت
و برانگیخت سگان را به صدای سم اسب اش بر سنگ
بی که یک دم به خیالش گذرد
که فرود آید شب را
گویی
همه روئیا ی تبی بود
چه غم آلود شبی بود
ادامه عکسها را در این قسمت ببینید
عکسها : آقای مسعود شریفی
۲۷.۴
+ نوشته شده در ۱۳۸۹/۰۵/۱۸ ساعت 13:53 توسط راميار
|