نیم نگاهی به جایگاه اخلاق و منش کوهنوردی
گفته شده و بسیاری از ما باور داریم که کوهنوردی یک روش زندگیست زمانی که سخن از روش به میان آمده و رهروان این وادی با تمام وجود این حقیقت را لمس کرده اند چرا نباید با دیدگاهی وسیعتر به مسائلی که در این جامعه بزرگ، رو به رشد و جوان پسند وجود دارد صحیح برخورد کنیم؟
آیا ما در اندیشه ترویج منش و اخلاق کوهنوردی بوده ایم یا خود در این راه گامی برداشته ایم تا با توجه به این رویکرد در کنار قهرمان پروری به رفتار پهلوانی و منش انسانی هم مانند یک اصل بها داده شود و در مسیر تکامل برای فتح قله های بلند از کوهنورد در صف بی شمار فاکتورهای که فتح قله را ممکن میسازد فتح قله های شرافت وانسانیت هم طلب می شود. در تاریخ کوهنوردی و در طبیعت کوه مردان واقعی این فاکتور جایگاه ممتازی دارد. کوه نوردی ورزش روشن فکران و انسانهای اکتیو بوده و کوه آوردگه تن وجان وآرامگه روح لطیف کوه مردان است نه ورزشی برای خود نمایی و رقابتهای گاه ناسالم .
پس بیاید دست در دست هم والاترین اصل کوهنودی را زنده نگاه داریم .
جای تامل است که نقش فدراسیون کوهنوردی ، انجمن و هیئت ها و گروهای کوهنوردی در رسیدن به معنای واقعی این فرهنگ از همه پر رنگ تر است و در این میان پیشکسوتان و قهرمانان و مربیان هستند که میتوانند در هر یک از کانی های یاد شده که هستند نقش کلیدی ایفا کنند تا دریای افتخارت کوهنوردی از منش و جوانمردی خالی نباشد و چه بهتر که بخشی از هزینه های هنگفتی که خرج کوهنوردی میشود به امر فرهنگ سازی در کوهنوردی اختصاص داده شود .
لازم به یاد آوریست که بخشی دیگر از این بار بر دوش اهل قلم و کوهنویسان است و نقش مجله ها و وبلاگهایی که در این ضمینه فعالیت میکنند بسیار تعیین کننده است و من بیشتر دغدغه ها را از جانب رسانه ها میبینم که حساسیت و فعالیت را بیشتر به موفقیت و عدم موفقیت در برنامه های کوهنوردی معطوف کرده و به دیگر ابعاد آن کمتر توجه شده است و این مهم باعث شده که کوهنوردی کاملا تک بعدی و بر پایه تظاهر به موفقیت و گریز از عدم موفقیت در برنامه ها ،حال به هر قیمتی معطوف شده است.
کوهنورد بویژه نسل جوان و جویای نام در این میان پیرو و طابع شرایط است و اگر قصور و کاستی باشد مقصر اصلی کسانی هسستند که سیستمها را اداره میکنند . اگر در یک سیستم به منش و خصوصیات اخلاقی بها داده شود جوان جویای نام در کنار بالا بردن دانش کوهنوردی و توانایی فیزیکی نیم نگاهی هم به فرهنگ و منش کوهنوردی خواهد داشت وخود را با آن هماهنگ و از آن بهره خواهد برد.
هرچند واقعیتی تلخ بر کوهنوردی ایران حاکم است ولی رهایی از ان در گرو تمرکز برروی این اصل بوده واز آن گریزی نیست .
الفاضی چون کوه مرد، جوانمرد ، شیر زن و پهلوان برازنده تمام کوهنوردان ایران است پس بیاید با درایت و برنامه ریزی برای این مهم کوهنوردان و پشتوانه های کوهنوردی ایران را از ان بی نصیب نگذاریم.
بیاید پهلوان پروری کنیم و بدانیم که عمر قهرمانی کوتاه است.
ادامه متن را در وبلاگ منوا لاوی ته ره غه بخوانید