دختر روستایی دلم هوای موهای بافته سر شانه ات را کرده
دلم هوای صبح ها بوی تنور نانت را کرده
دلم هوای بوی میخک ،پیچیده در ترنج شالت را کرده
رنگ (لباسها و زیور الات)
دلم تنگه برای لبهای زیبا و دو چشم شرمسارت
برای عصر ها در حیاط و سوز بز دوشیدنت
گه گداری به یاد میارم زندگی گذشته ام  در روستا
سایه درختان و پرچینهای دور راه ...

 

در همین وادی