اسب حيوان نجيبي است اگر بگذارند / چون بشر کیس عجيبي است اگر بگذارند

سم بکوبد به زمین توی چراگاه جمال /  گاهش از عشق نصیبی است اگر بگذارند   

گیرم از یونجه ی تر معده ی خود پر سازد / در دلش حسرت سیبی است اگر بگذارند

چه کم از این پسران رپ و ریپی دارد  /  طالب زینت و زیبی است اگر بگذارند

چه بسا اسب که اسباب سواری را باخت  /  طعمه‌ی ساده  فریبی است اگر بگذارند

اسب عاشق شد و فرمود :"نجابت کشک است / بوسه هم حس غریبی است اگر بگذارند

زین و دل داده ی آن یال پریشانم و دل- /  گیرِ افسار  حبیبی است اگر بگذارند

نعل در آتش دل می نهم از یورتمه اش  /  در دلم طرفه  لهیبی است اگر بگذارند..."

نر اگر بود که صد در صد او مشتاق است / مادیان نیز صدی- بیست اگر بگذارند!

"بوالفضول"  آمده و هیبت طنزش مخفی است /  طنز پرداز مهیبی است اگر بگذارند !

مهدی ساقی: عکس

ابوالفضول الشعرا :شعر