نمی دونم شاید من توقعم از جامعه زیاده اما گمان نمی کردم تا این حد بلاهت و حماقت توی وجود این جامعه ریشه دوانیده باشه . شاید من دیوانه ام اما به چشم من دیوانه! این جامعه عموما دیوانه اند … کاش میتونستم به سان دیوانگان سنگ در دست شیشه ی صاف دنیای مردم را بشکنم . چقدر سخت است دموکراسی و احترام به دیدگاههای دیگران و چه قدر سخت است تمرین ادم بودن . احترام به دیدگاههای اقلیت اسان است اما تفکر عموم جامعه را به چالش کشیدن دیوانه کننده . ادم بودن سخت است . سعی کردم اما نشد …

من را به دیوانگی خودم ببخشید که نمی توانم بی تفاوت باشم . دیوانه بودن چقدر به من چسبید!