تعلیق انجمن کوهنوردان ایران در چند ماه گذشته فصل جدیدی از روابط را می تواند رقم بزند ! در این فاصله که انجمن تعلیق شده است برخی از وب نویسها و پیشکسوتان کوهنوردی به سهم خودشان در این خصوص واکنش نشان دادند و برخی هم از این تعلیق خوشنود بودند .

اما بنده عمیقا بر این باور هستم که انجمن کوهنوردان در جایگاه واقعی خودش نبوده و نیست و در این چند ساله فعالیتهایش بیشتر باعث ریزش شده است تا جذب حمایت انسانی .

انجمن کوهنوردان نهادی مردمی است که می توانست با استقلال عمل ، عدم محافظه کاری به جذب حداکثری در نیروی انسانی دست بزند و این نیروی انسانی خود پشتوانه ای عظیم بود برای هر نوع اعمال فشار در قبال کج رفتاری فدراسیون کوهنوردی !

اما ما انچه از انجمن در این سالیان دیدیم چیزی جزمحافظه کاری و دست به عصا بودن نبود و این نوع رفتار متواضعانه آن چیزی نیست که در اساسنامه ی انجمن کوهنوردان درج شده است .

 اما سوالی که شاید ذهن مخاطبان را درگیر خود نماید این است که تعلیق انجمن کوهنوردان چه تاثیری بر کوهنوردی کشور خواهد گذاشت؟

به زعم بنده وجود یا عدم وجود انجمنی نحیف و بی خطر برای سازمانهای دولتی ، هیچ تاثیری در روند کوهنوردی کشور نخواهد گذاشت ! حداقل این انجمن چنین بود که در میان منتقدان فدراسیون کوهنوردی نیز چندان تعلیقش احساسات بر انگیز نبود . اما تعلیقش می تواند حداقل راه را برای شکل گیری نهادهای مردمی اندکی رادیکال تر باز نماید .

حال اگر انجمن از سر راه برداشته شده باشد آنهم انجمنی بی خطر قطعا نهادهای بعدی شاید نه با نام انجمن اما با نامهای کانون و ... شکل خواهد گرفت . پس باید به سهم خودم بابت تعلیق انجمن کوهنوردان بی خطر ایران به فدراسیون کوهنوردی دست مریزاد گفت !

و اما در خصوص تحریم جشنواره ی بیستون !

بی شک اگر یکی از مهمترین فعالیتهای انجمن که می بایست بسیار قبل تر از تعلیقش انجام می داد را نام ببریم همین تحریم جشنواره بود . جشنواره ای که به پیشنهاد انجمن به راه افتاد . تحریم ، نافرمانی ، بی اعتنایی و نادیده گرفتن سازمانهای تکرو و منفعل قطعا یک ابزار حیاتی در اعمال فشار است ! این اعمال فشار کمترین تاثیری که داشته باشد می تواند صدای منتقدین را به گوش نهادهای بین المللی و افراد خارج از گود برساند . از این رو تحریم جشنواره را به عنوان اعمال فشار و صد البته نوش دارو پس از مرگ سهراب بسیار شایسته می دانم  و ای کاش این نوع رفتار را پیش از آنکه آب از سر بگذرد از انجمن می دیدیم .

انجمن بسیار دیر تر از آن زمانی که می بایست به دنبال یافتن جایگاه واقعی خود می گشت که برای یک نهاد مردمی که می توانست رهبری جریانات کوهنوردی کشور را به شکلی غیر رسمی در دست بگیرد و اکثریت نیروی انسانی فضای کوهنوردی را زیر چتر خود ببرد بسیار دیر بود . 


پی نوشت » اساسنامه مختصر  انجمن را مطالعه نمایید