مصاحبه حسن نجاریان در ششمین سالگرد پرواز اوراز

حسن نجاریانسالها می گذرد و ما هر سال بیش از پیش حسرت از دادن اوراز ها را میخوریم . در ششمین سالگرد اوراز فرصتی پیش آمد تا بتوانیم با تنها بازمانده تیم حمله گاشربروم 1 ، چند ساعتی بنشینیم و حرفهایی که هیچ وقت گفته نشد و بغض هایی که نترکید را از زبان نجاریان بشنویم !  

محمد حسن نجاریان فاتح 5 قله هشت هزار متری و همنورد اوراز در صعود های ، لوتسه ، ماکالو ، اورست ، گاشربروم 1 از بغض های فروخورده ی اوراز می گوید ...

متن کامل مصاحبه

 

 

بازتاب این مصاحبه در سایت ورزشی آروکمپ 

وبلاگ آقای حسن نجاریان

 

بازهم پرستويي از باغ كوهنوردي كشور پريد ...

عباس جعفري

متاسفم كه هر هفته و يا هر روز و هر ساعت بايد شاهد از دست دادن يك به يك اعضاي اين جامعه ي همواره داغدار باشيم . عباس جعفري كوهنورد و كوهنويس بر جسته و نام آشنا كوهنوردي كشورمان جاودانه شد ...

 

 

 

 

 

 

 

یک ترانه بختیاری بسیار زیبا ( تفنگ)

موسیقی محلی برای من جذابیت بسیاری داره و موسیقی لری هم از جایگاه خوبی از این لحاظ برخورداره . شاید سوز کمانچه و یا ریشه دار بودن و پیوند ش با فرهنگ یک ملت است که من را شیفته ی این موسیقی کرده است . در فرهنگ های مختلف مراسمهای جالب توجهی را میتوان دید که در سایر فرهنگ ها هم به شکل دیگری وجود دارد و از این طریق می توان با ریشه های فرهنگی ملتها آشنا شد ما به عنوان کوهنوردان همواره در سفر،  نیاز به شناخت از این فرهنگ ها داریم و باید خود را با این فرهنگ ها سازگار کنیم و آن را خوب بشناسیم . شاید بهترین راه برای این شناخت ، موسیقی ملت ها باشد . این ترانه لری یکی از همین ترانه هاست که برایم بسیار دلنشین و جذاب است . ما توی شهرمون یک همنوردی داریم لر هستن ( آغلام ) و گاهی شبها که توی کوهستان دور هم جمع میشیم با اصرار همیشه ازش می خوام این ترانه رو بخونه واقعا هم صدای دلنشینی داره  یادی هم از آغلام بکنیم که خیلی وقت هم هست که نتونستیم با هم بریم کوه . در قسمت زیر توضیح مختصری در مورد ریشه ی این موسیقی و دلایل سروده شدن شعرش را با هم می خوانیم ...

 طبق گفته بزرگان در زمان قدیم که خان و خان بازی بوده رسم بوده که اولین هدیه (ری گشون) را به عروسها بدهند

در یکی از همین عروسیها موقع دادن هدیه خان از عروس خوشش میاد و دستور میدهد عروس را بدزدند بعد از دزدیدن عروس داماد بیچاره تفنگ را برمیدارد و میرود که عروس را پس بگیرد و شروع میکند درد دل با تفنگش که این اثر همان در د دل آن جوان است که بعدها بصورت ترانه درآمد و با صدای دلنشین رضا سقایی به اجرا درآمد .

تفنگ حیفه که  آهو بکشی آهو قشنگه

تفنگ حیفه بکشی کوک کوهی رنگارنگه 

تفنگ  بزه  وه  او  دزد  فراری

تفنگ جا گله کت سینه پلنگه

تفنگ دردت وه جونم تفنگ بی تو نمونم

تفنگ تا تونه دارم غمی نارم یه برارم

تونی یارم رفیق روز روشه شو تارم

تفنگ بردنه یارم کس و کارم بکو حلالم

تفنگ دشمه میخنه سل بکو ده جو بیزارم

تفنگ دردت وه جونم تفنگ بی تو نمونم

تفنگ دشمه ده شو ده چیته جا برده قرارم

تفنگ بشی ده سینه دشمنم دزیه یارم

تفنگ ده وقت شو دشمنونم بین دچارم

تفنگ کاری بزه وِ او دشمنم بوسیه یارم 

تفنگ دردت وه جونم تفنگ بی تو نمونم

 

معرفی کتاب ( دنیای عمودی من )

دنیای عمودی من دنیای عمودی من

نویسنده : جرزی کوکوشکا

مترجم : آقای رامین شجاعی

توضیحات مختصر در مورد کتاب : خط به خط آن زیباست و فوق العاده همین !

در این کتاب گزارشات صعود جرزی کوکوشکا در صعود به چهارده قله بالای ۸۰۰۰ متر دنیایست ...

امیدوارم خودتان بتوانید بخوانید استفاده نمایید و لذت ببرید .

با تشکر از جناب آقای رامین شجاعی مترجم این کتاب و همچنین تبریک به خاطر مسیر جدیدشان ( البته مسیر مان یا مسیر ایرانی ها ) در برودپیک پاکستان

              دانلود کنید

مرگ های اسطوره ای ( به مناسبت ششمین سالگرد پرواز محمد اوراز )

در مرگ های عاشقانه

قاعده ها دگرگون خواهد شد

صلیبی که بدان مسیح را آویختند

بعد ها نماد عشق به مسیح شد

ما کوه را دوست داریم و می ستاییم

همچون ستایش یک مسیحی به صلیب

محمد اوراز

عکسهای سنگ نوردی دیواره بالوقایه

یکی از کلاهک ها

کلاهک

آقای جمال یوسفی از مربیان بسیار خوب و ارزشمند کانون کوهنوردان اوراز مهاباد

 کام جمال یوسفی

حسین عبدلی که از هر دو عکس یکیش ایشون بود و همیشه هم غر میزنه که چرا تو عکسها نیست

حسین عبدلی

نحوه یومار زدن جدید انگار رو مبل نشسته !!!!

یومار زدن به سبک ....

اینم یه پاندولی اساسی

 

پاسخ به دوستان

برای یک گیلانی دوست داشتنی :

جناب احمدپور عزیز اولا باید عرض کنم :  به جان خودم تا دستور نوشتار تاجیک رو کامل بهم یاد ندی و چند سفر هم من رو نبری تاجیکستان یادت نمی دم ...

مورد دوم : انقدر حال میکنم که زرنگ بازی نمی تونی پیش من دربیاری و زود مچتو میگیرم !

فکر میکنی الکیه ؟

آب بخوری کلاغها بهم خبر میدن و مچتو میگیرم ... دیگه باید منو خوب بشناسی

سوم : تا حالا پیش نیومده که از حرفم و یا کارهایی که کردم کوتاه بیام و باور کن این رامیاری که میشناسی کوتاه بیا نیست که نیست .

چهارم :  قربان موسیقی تاجیکی داری و ....؟ همه ی گیلکها مثل شما با معرفتن؟

پنجم : کاری نکن یه کاری بکنم توی کتاب رکوردهای گینس ثبتش کنند ها ؛ چرا بی خود تهدید میکنی قربان ؟ وقتی میدونی نمی تونی دیگه آخه پیش قاضی و ملق بازی؟

در ضمن حالا بعد اینکه بهم یاد دادی نوشتار تاجیکستان رو اون وقت چشم منم نرم افزار مربوطه رو همراه با توضیحات مفصل و کامل میدم خدمتتون ....

 

برای کوهنویس عزیز زانیار :

 موسیقی هایی که من دارم بیشترشون ترانه های مجلسی ایشون هستش و شاد فقط برای افرادی واقعا دلبسته استاد خالقی هستند جذابه  

و گاهی بعضی از موسیقی ها مثل هنرمند هومه ر دزه یی و  ... برای عده کمی از افراد لذت بخش است و فقط اونها لذت واقعی رو از اون موسیقی ها میبرند . نکته ی دیگری که در مورد موسیقی و شعر ترانه ها مهمه ، حادثه و داستان مربوط به اون موسیقی ایست  و دلیل سروده شدن اون شعر ، و زمانی که اطلاع از واقعیات تاریخی اون موسقی داشته باشید حتی اگر موسیقی هم آنچنان دلچسب و عامه پسند نباشد اما من رو وادار به گریه می کند . پس تنها شعر و موسیقی نیست که ترانه ها رو جذاب میکنند بلکه تصاویر و برداشت ها و تجسم های مربوط به آن ترانه است که باعث لذت هرچه بیشتر بردن از موسیقی ایست .

و از این رو گاهی ناچار میشوم در موسیقی ها انتخابی کمی به عامه پسند بودن موسیقی نیز توجه کنم .

یکی از همنوردان 2 هفته اصرار کرد تا یک ترانه استاد خالقی ( بو کوی ده روی به م لافاوه ) رو دادم بهش اما شاید همین ترانه برای عده خیلی کمی جذاب باشه چرا که آنها فقط به موسیقی وشعرش توجه میکنند نه به حسی که انتقال می دهد و یا وقایع مربوط به آن ترانه ...

این ترانه رو اینجا گذاشتم اما بازهم تاکید میکنم که امثال این موسیقی ها معمولا عامه پسند نیستند در ضمن این موسیقی شاید آهنگش به گوشت خورده باشه اما مطمئناً این شعر نبوده و انگشت شمارند کسانی که این شعر را شنیده باشند  ...

وقتی کوهنوردان ایرانی خود و مردمشان را تحقیر میکنند ...

 هر روز باید شاهد این فرهنگ ناب ایرانی به شکلی باشیم و هیچ چیز از این بدتر نیست ، کوهنوردان که باید سفیر های دوستی و زندگی باشند و برای حفاظت از طبیعت پیشگام باشند خود اینگونه رفتار نمایند .

با شنیدن این مطلب از ایرانی بودن خودم به واقع احساس شرم میکنم . شرم می کنم وقتی دونفر خارجی باید آشغال و کثافت کوهنوردای ما رو از شکاف یخی بیرون بکشند .

این دوستان می توانستند با افتخار به کشور برگردند و باعث افتخار همه ی ما شوند اما ......

 

کوه نیوز : خارج كردن زباله ی تيم هاي ايراني از شكاف يخي گاشربروم 2

همان طوري كه مطلع هستيد، تيم هاي ايراني در تابستان سال جاري صعودي را بر روي گاشربروم II انجام دادند. چند روز بعد از منتشر شدن خبرهاي صعود تيم هاي ايراني، وب سايت k2 climb به نقل از اعضاي تيم altitudejunkies مدعي شد كه ايراني ها موفق به صعود اين قله نشده اند. همچنين در اين وب سايت تصويري از دو كوه نورد به نام هاي آرين و مايكل قرار داده شده بود كه كيسه زباله اي را در دست دارند. اين دو مدعي بودند كه آن را از شكاف يخي كمپ يك گاشربروم II بيرون كشيده اند. آنها ميگفتند كه زباله ها را تيم هاي ايراني در شكاف انداخته اند. البته كاوه كاشفي سرپرست تيم هيات كوه نوردي استان تهران بعد از انتشار اين خبر و بازتاب آن در سايتهاي داخلي و خارجي، توضيح داد كه اين زباله هاي متعلق به تيم هاي ايراني نيست. اما به تازه گي ويديويي تصويري بر روي وب سايت يوتيوب قرار داده شده است كه آرين و مايكل را در حال بيرون كشيدن اين زباله ها نمايش ميدهد. در ضمن اين مطلب را اولين بار وبلاگ كلاغها منتشر كرده است.

 

چنگ و نی ... هنرمند عدنان کریم

توی این بی بازاری و کمبود سوژه واسه نوشتن و گیر دادن به ملت گفتم حداقل این موسیقی رو بگذارم تا ملت هم یه استفاده ای بکنن .

 

آواز: عدنان کریم ( عه دنان که ریم )

چنگ : تارا جاف

شعر : وفایی

وه کوو نه ی کون کونه جه رگم ، له تاو هیجرانی تۆ بۆیه

به سۆزی نه ی ده سوتێم و ،  به نه غمه ی نه ی ده ناڵێنم

ئه مان ئه ی موتریبی مه جلیس ، به حه قی تاری  روحانی

به لا بێ نه غمه ی که ی سازت ، که ئاوی ئاوری هیجرانه

 ***

ئه تۆ ئه ی رۆحه که م ساقی ، ئه تۆ ئه ی عه مره که م موتریب

په یا په ی لێده چه نگ و نه ی ، ده ما ده م بێنه په یمانه

به تیری غه مزه بمڵاوێنه وه  ، زوڵفم  له گه ردن که

به سه ر هاتومه مه یدانت  ، به دڵ بۆت بومه نیشانه

 ***

ده مێکی مه ست و بیمارم ، ده مێک بێ هۆش و هۆشیارم

چ که س نازانێ ده ردی من ، مه گه ر ئه و چاوه کالانه

هه ناسه ی عاشقان با نه تگرێ ، بێ مروه تی تا که ی

بترسێ ئه ی گوڵی ناسک ، به ده ن له و بایی زریانه  

 ***

ئه گه ر زولفت وه کوو من عاشقی روی تۆ نیه  بۆچی ؟

 سه راپا تێک چووه که وتو وه ته به ر پێت ده ست و دامانه ؟

وه فایی بۆ گوڵێکی سه رو باڵا شێت و شه یدایه

وه کوو قومری ده ناڵێنی ، وه کوو بولبول غه زه ڵ خانه  

 


برای مسئول هیئت استان و فردی به نام سوما

جناب مهندس مرادیانی دوست عزیز از اینکه توانستم این صحبت ها را شاید به گوش مرادیانی برسانم خوشحالم . و مطمئناً در آینده نیز تکرار خواهد شد اما مسئله ای که باید به آن اشاره کنم ادبیات  بی ادبانه شماست نمی دانم چه نسبتی با موسی مرادیانی دارید اما هرکه که هستید ، بویی از ادب و شعور نبرده اید و متاسفم که چنین افرادی وارد این وبلاگ میشوند .

تا زمانی که چنین مدیرانی در راس کوهنوردی یک استان قرار میگیرند باید هم وضعیت کوهنوردی استان به این شکل باشد اما از آنجا که نه شما و نه آقای مرادیانی کوهنورد نیستید در مورد وضعیت کوهنوردی استان صحبت کردن آب در هاون کوبیدن است .

اما جای بسی تاسف دارد که معاون استانداری به خاطر پستی که دارد به این سمت ها گماشته میشود ( نه انتخاب ) و مرادیانی نیز به همین شکل صرفاً به خاطر تکمیل کارنامه نه چندان ارزشمند سیاسی خود این پست را تحت تصرف خود قرار داده است.

بد نیست خاطراتی از این جناب تعریف کنم :

در اولین دوره ریاست هیئت کوهنوردی استان کردستان ایشان وعده ی جالبی دادند که جای کمی تامل است ایشان فرمودند حتما در ( کوه قندیل بانه ) پناهگاه مناسبی خواهم ساخت ...!

ایشان هنوز نمی دانستند که کوه قندیل کیلومترها از استان کردستان فاصله دارد اما همین که وعده پناهگاه را در آرارات نداد جای بسی خوشحالیست چرا که ممکن بود چنین تصوری هم داشته باشد که آبیدر سنندج رو آرارات تشخیص دهد .

و یا در یادواره مرحوم نعمتی خیلی جالب توجه بود که وعده استقبال از سامان نعمتی را داد و همچنین ایشان فکر میکردند که سامان نعمتی در اورست ناپدید شده اند که باعث سرافکندگی من و تمام هم استانی هایمان شد ...

نمی دانم چه کسی اجازه سخنرانی را به ایشان داده بود .

خیلی عالی بود وقتی دیدم شما عبارت (( سخنرانی نابخردانه هیئت )) را در گوگل سرچ نموده اید تا به مطالبی در مورد ایشان دسترسی داشته باشید و با دیدن چنین چیزی واقعاً خوشحالم نمودید .

امیدوارم روزی همه برای کسب اطلاعات در مورد ایشان این عبارت را در اینترنت جستجو کنند .

مطلبی مورد نظر در مورد همایش قروه

مطلبی در مورد هیئت کوهنوردی استان

 

( میمون دماغ دراز )

فرمانرو: جانوران 
 
شاخه: طنابداران
 
رده: پستانداران
 
راسته: پریمات ها
 
خانواده: میمون‌ های بر قدیم ( سرکوپیتسیدا )
 
سرده: کولوبینه ها  ( Colobinae )
 
گونه: N. larvatus

میمون دماغ دراز ( Nasalis larvatus )، میمونی با رنگ قهوه ای متمایل به قرمز است که معمولا روی درختان یافت می شود. این میمون تنها گونه جنس ( Nasalis ) است. 

خصوصیت منحصر به فرد این گونه از میمون ها این است که جنسیت نر آنها دارای دماغ بزرگ و درازی هستند و هنوز دلیل روشنی برای این خصیصه وجود ندارد، ولی نظریه های مبنی بر بزرگ بودن دماغ این میمون ها داده شده است، یکی از این فرضیه این است که شاید بزرگی دماغشان برای انتخاب جفت موثر است. و جنس ماده ی این گونه از میمونها نر هایی که دارای دماغ بزرگ تری هستند را به بقیه ترجیح می دهند، که این اتفاق باعث شده است نر ها با دماغ بزرگتر با گذشت زمان افزایش بیابند.

در این گونه، نر ها بسیار بزرگتر از ماده ها هستند، طول آنها به ۷۲ سانتی متر ( ۲۸ اینچ ) و وزنشان بیش از ۲۴ کیلوگرم ( ۵۳ پوند ) و طول دم آنها بیش از ۷۵ سانتی متر است، این در حالی است که جنس ماده حاوی طولی بیش از ۶۰ سانتی متر و وزنی بیش از ۱۲ کیلو گرم ( ۲۶ پوند ) می باشد.

همچنین میمون دماغ دراز شکم بزرگی دارد که ناشی از نوع غذایی است که می خورند. دستگاه گوارش این میمون ها به قسمتهای مختلف و فلور روده ی مشخص تقسیم شده است، که به هضم برگ ها کمک می کند. این گونه فرایند های گوارشی گاز زیادی تولید می کنند و باعث می شود که شکم این میمون ها بیش از پیش بزرگ شود. اثر جانبی این نوع دستگاه گوارش بی نظیر این است که این گونه میمون ها بر خلاف میمون های دیگر قادر به هضم کردن میوه های رسیده نیستند. رژیم غذایی این گونه عمدتا حاوی میوه ها، دانه ها و برگ هاست.

این نوع میمون ها جز گونه های در خطر انقراض می باشند.

منبع

         

معرفی وبلاگ

مدت کوتاهیه که وبلاگ کاک ئاوات کریم زاده از کوهنوردان و مربیان خوب بوکان راه اندازی شده است . شاید بسیاری از دوستان با این وبلاگ تا کنون آشنا نشده باشند از این جهت توصیه میکنم حتما به این وبلاگ سربزنید و برای کاک ئاوات هم آرزوی موفقیت بیش از پیش را دارم .

 

منوا لاوی طرغه