زریبار بزرگترین دریاچه آب شیرین ایران

تالاب « زریبار » :

zribar-lake-kordestanاین تالاب در فاصله 3 کیلومتری شمالغربی شهر مریوان در طول جغرافیایی 46 درجه و 6 دقیقه و عرض جغرافیایی 35 درجه و 31 دقیقه و ارتفاع 1250 متری از سطح دریا واقع گردیده است . وسعت تالاب به دلیل تغییرات حجم آبی در فصول مختلف متغیر می باشد . حداقل عمق آن در حدود 2 متر و حداکثر 6 متر گزارش گردیده است .

حجم تقریبی آب تالاب حدود 30 میلیون متر مکعب برآورد شده است . محیط تالاب حدود 22،5کیلومتر می باشد . میزان متوسط بارندگی 786 میلیمتر در سال است . رطوبت نسبی برابر 4/58 درصد و متوسط تبخیر سالیانه معادل 1900 میلیمتر گزارش شده است . آب تالاب شیرین و از تعدادی چشمه های کف جوش و نزولات جوی تأمین می شود .

گیاهان آبزی و حاشیه ایی از جمله بار هنگ آبی ، هزارنی ، نیلوفر آبی ، لویی ، جگن ، بزواش ، نعناع و گندمیان و همچنینی زیستگاه مناسبی برای جانداران از جمله ماهیان ، پرندگان و پستانداران می باشد .

zribar- kordestanاز پرندگان می توان به اردک سرسبز Anos platyrhynchos و Circus aeruginosos ( اردک‌ارده‌ایی) Auser erythropus غاز پیشانی‌سفیدکوچک(مهاجر) ازخانواده ANATEDAE و Ciconia ciconia ، Rallus aquatcus یلوه آبی ، Fulica atra چنگر و Gallinula chloropus چنگر نوک سرخ از خانواده RALLIDAE ، و حواصیل ارغوانی Ardea purpurea ، حواصیل خاکستری Ardea cinorea ،حواصیل زرد Ardeaola rralloides از خانواده ARDEIDAE ،باکلانalaco feorax carbo از خانواده FALACROCORACIDAE کشیم کوچک Tachybaptus ruficolis ، کشیم بزرگ Podiceps cristafus از خانواده LARIDAE همچنین پرواز زیبای کاکائی ها قابل ملاحظه اند .

از پستانداران می توان به Sus scrufa گراز ، گونه‌ایی گربه وحشی Filis catus می‌توان اشاره کرد .

ماهیان بومی گونه هایی همانند سیاه ماهی خالدار، سیاه ماهی معمولی ، عروس ماهی و گونه‌های exotic(وارده) شامل کپور سرگنده ، فیتوفاگ ، کپور معمولی ، کپور آینه‌ایی و آمور سفید می‌باشد که جزو خانواده ciprinidae هستند. در ایران از این خانواده 92 گونه گزارش ارائه گردیده است .

ضمناً یک گونه مارماهی ، 5 گونه فیتوپلانکتون و 17 گونه زئوپلانکتون شناسایی شده است .

در خصوص گونه های وارداتی اخیر توسط سازمان شیلات و آبزیان می توان به گونه ماهی Gambosia siaaffinhs از خانواده poecilidae و یک گونه میگوی غول پیکر آب شیرین Giant fresh water prown قابل ملاحظه می باشند .

لازم به ذکر است که گونه های یاد شده بالاخص پرندگان ، همه پرندگان تالاب را شامل نشده بلکه شامل پرندگانی است که بصورت اکثریت بوده و برای افراد قابل مشاهده و تشخیص‌اند که این خانواده ها در طبقه بندی تالابها حائز اهمیت می باشد.

zribar

کیژوله ی چاو که ژالم ( استاد شهرام ناظری )

گزنه کوهی

        نوازشگری خشن با خواص دارویی ودرمانی                                                     

گزنه حالت گزندگی گزنه این گیاه پر فایده را در نظر مردم بی ارج کرده است . شناخت گزنه با آن برگهای مشخص تارهای گزنده وکرکهای زیاد آسان است .از این کرکها ماده ی سوزاننده ای تراوش می شود که بخش اعظم آن اسید فورمیک و آنزیم ها تشکیل میشود .این همان ماده ی سوزاننده است که در زهر مار نیز وجود دارد . باید گیاه را با دقت وبا یک دستکش چید . در بعضی نقاط روش مداوای عجیبی توصیه میکنند به این معنی که شخص با کمال جرات در وسط بوته های گزنه می غلطد و نیش های آن را با تن خویش آاشنا می کند آنان معتقدند با نیش گزنه فعالیت اندامهای بدن را تحریک میکنند .گزنه را به عنوان نیروی دفع کننده به کار می برند و معتقدند که بسیاری از انواع تب ها-رماتیسم - سکته و حتی توقف عادات ماهانه ی زنان به وسیله ی آن رفع میشود .گزنه را مانند اسفناج و یانوعی سبزی اش میپزند و می خورند این گیاه بسیار مغزی و سرشار از مواد معدنی نظیرآهن و منیزیم است که برای سلامت بدن لازمند . این گیاه دارای مواد اسیدی زیادی نیست این گیاه دارای ماده ای به نام سکرتین است که بهترین عامل جهت تحریک و به کار انداختن غدد هاضمه در معده – روده – کبد – لوزالمعده و کیسه ی صفرا است و خاصیت مهم دیگر آن کمک به ساخته شدن گلبول های قرمز و نتیجتاً تنفس مناسب سلولهای بدن . گزنه را باید خورد . طعم برگهای ظریف و تازه ی ان خوب است و سلامتی می آورد . طبیعتا برگهای پخته ی آن حالت گزندگی ندارد .خوردن گزنه ی پخته برای درمان رماتیسم نقرس  سنگ کلیه توصیه شده است .ضد اسهال است وبه ویژه اسهالهای شدید که در هنگام شیوع وبا پیدا میشود به کار می رود برای انواع خون ریزی ها و سرما خوردگی و گرفتگی مجاری تنفسی مفید است مقوی است وبه مادران شیرده جهت زیاد شدن شیر کمک میکند و عادت ماهانه ی زنان را تنظیم میکند و اگر این عادت غیر طبیعی قطع شود مجدداً آن را برقرار میکند . گزنه خون را تصفیه میکند این گیاه ضد کرم روده است و آن را دفع میکند .حال میتوان دریافت که خواص درمانی گزنه چنان عزت واعتباری به این گیاه میدهد که خواص گزندگی آن را می توان نادیده گرفت. 

تشکر از یک دوست

آقیا عباس ثابتیان عزیز جناب آقای ثابتیان عزیز از لطفتان ممنونم . از اینکه  این افتخار نصیبم شد و نامم در وبلاگتان درج گشت خیلی خوشحالم . مجدداً از شما تشکر می کنم .

وبلاگ آرام کوه

 

اصلاح الگوی مصرف

مرکز پیش دانشگاهی دخترانه مستوره اردلان

مرکز پیش دانشگاهی پسرانه عرفان

دبیرستان دخترانه اسرا

مدرسه راهنمایی پسرانه امام خمینی اورامان

مدرسه راهنمایی دخترانه شهدای اورامان

 

سال اصلاح الگوی مصرف

کوهنوردان مخرب ؟ یا محافظ ؟

قله چهل چشمه کردستانهفته ی گذشته در صعود به کوه چهل چشمه کردستان متاسفانه با مواردی برخورد کردیم که جای کمی تامل دارد . بدون شک کوهنوردان می توانند نقشی دوگانه در قبال محیط زیست داشته باشند. آنان می توانند مخرب و یا محافظ محیط زیست شوند . بسیاری از این تخریب ها بدون غرض و یا سوء نیتی ایست و یا شاید ناشی از نا آگاهی افراد از صدماتی ایست که کم و بیش وارد می نمایند . یکی از این موارد پلاکاردهایی ایست که بعضی از گروهها در قله نصب می کنند و آن را رها می نمایند . گروه کوهنوردی چهلچشمه دیواندره در یک کار ارزشی و یاد بود یکی از کوهنوردان فقید استان پلاکاردی را بجا گذاشته بود که در جای خود این عملشان از لحاظ اخلاقی پسندیده و از لحاظ محیط زیستی کاری بسیار ناپسند است . خوشبختانه سالهای سال است که دوربین عکاسی یکی از یاران و همسفران کوهنوردان و گردشگران است و می توان با گرفتن چند عکس و انتشار آن به مراتب اطلاع رسانی بهتری در این رابطه شود . اما به جا گذاشتن پلاکارد در قله صرفاً به آلوده کردن و تخریب این منطقه بکر منجر می شود . امیدوارم دیگر شاهد این فاتحان مخرب ( پلاکاردها ) نباشیم .

اما مورد دیگر :  همه ی ما به عنوان کوهنورد در جای جای این کره خاکی فعالیت می کنیم و همواره شعارهای جهان وطنی سر میدهیم  با برسی کلی گردشگران و کوهنوردان بومی و غیر بومی به این نتیجه می رسیم که بومیان منطقه بیشتر به حفظ  محیط زیست منطقه توجه می کنند و همین افراد در مناطق دیگر در نقش غیر بومی سهل انگار تر میشوند . سهل انگاری یک گروه از کوهنوردان خوزستان و همچنین تکرار این مورد در مناطق دیگر من را بر این داشت که این مطلب را هرچند کوتاه و کم اثر بنویسم . شاید دلیل آن نوع نگرش آنان و تعصب های مربوط به منطقه یشان باشد که این حس در جای خود ارزشمند است اما ای کاش به این باور و نگرش می رسیدند که تفاوتی در کوههای زاگرس ، البرز منطقه کردستان ، لرستان و تهران وجود ندارد و همان گونه که برای منطقه ای که در آن زندگی میکنیم ارزش قائلیم برای دیگر مناطق نیز این ارزش و حق را قائل شویم . امیدوارم تمامی هموطنان عزیز همه جای ایران را سرای خود بدانند و همه ی دنیا را وطن خود .

چند عکس از کردستان

با تشکر از آقای مسعود شریفی

نمایی از سقز

سقز شهر بهاری

طبیعت روستای میک سقز

mik - kordestan

یک صبح مه آلود سقز

نمایی از سقز در یک روز مه آلود بهاری

 

چهل چشمه شاه کوهها ی کردستان  

گزارش تصویری برنامه

گزارش نوشتاری برنامه

نمای ضلع شرقی مجموعه چهلچشمه

نمایی از چهل چشمه از ضلع شرقی

مسیر از چشمه کانی چاو ره ش به قله (  kani chaw rash )

مسیر چشمه کانی چاو ره ش به قله

تبریک به دوستان

وبسایت کانون کوهنوردان اوراز مهاباد راه اندازی شد . امیدوارم دوستان کانون تبریک صمیمانه من رو بپذیرند .

سایت جدید کانون کوهنوردان اوراز

مراسم باشکوه استقبال از طاهر پهنایی در مهاباد

مسئولین اداری و سیاسی ‌دوستان و اعضای خانواده آقای طاهر پهنائی دیروز در سه راهی برهان نزدیکی شهر مهاباد از ایشان استقبال کردند.

در این مراسم معاون استاندار و فرماندار شهرستان مهاباد- معاون سیاسی فرماندار- بخشدار مرکزی مهاباد-رئیس اداره تربیت بدنی-اعضای شورای اسلامی شهر-رئیس و اعضای هیات کوهنوردی- کوهنوردان کانون اوراز مهاباد - کوهنوردانی از شهرستانهای سنندج-سقز-بوکان-نقده-ارومیه-بناب و تعداد کثیری از دوستان و اعضای خانواده کاک طاهر برای ستایش از تلاش وی و تبریک صعود تیم سرزمین خورشید به قله ماناسلو مراسمی پرشور برپا نمودند. 

در نهایت از تمام دوستانی که دیروز ما را مورد لطف قرار دادند تشکر می نمایم .

آقای فرید صدقی مدیر وبلاگ کانون کوهنوردان اوراز مهاباد

و تمامی اعضای کانون کوهنوردان اوراز که بدون اغراق یکی از بهتریت تشکلات کوهنوردی کشور هستند و دوستانی که با صفا و صمیمیت مثال زدنیشان ما را شرمنده خودشان نمودند .

فواد هلاج عزیز عضو گروه کوهنوردی رهروان اوراز و مقبل

هیدی علیزاده عزیز  از نویسندگان سایت دماوند کلوب و  گروه سحر مهاباد

آقای معروف اوراز و آقای علی برنجی

گروه کوهنوردی سامرند نقده

و تمام دوستانی که نامشان را در خاطر ندارم .

په پوله ی ئازاد ( ترانه کردی )

 

بو مه زرای ئاواتی من

 توی نوگولی  عشق و وه فاداری

بو گولشه نی پر گولی

 ژینم ئه توی ئاوازی دلداری

له به حری بی پی ژیان

عشقی تو له دل که کەشتی ئاواتم بوو

خوشه ویستی و مهری تو

گه رمی ژینی من ریگای نه جاتم بوو

له بیرت چو ؟ ئه و شه وه

ئاسمانی ژین ئه ستیره باران بوو

مه لی روح له عشقی تو ئه ی نازه نین  مه ست و غه زل خان بوو

وه ره دیسان با له نو عیشقی وه سلی تو

بمخاته روناکی

رو که ی له قیبله ی وه فا

سه رمه ستی و سه فا

هه ردو به دلپاکی

په پوله ی ئازادی ناو باغچه ی دلداری و عشق و سه فا بوی

به خوا زور حه یفه گولم ئیمه به جاری له یه ک جیا بوین

له به حری بی پی ژیان

عشقی تو له دل که عیشقی ئاواتم بوو

خوشه ویستی و مهری تو

گه رمی ژینی من ریگای نه جاتم بوو

 یک ترانه زیبای کردی از استاد مظهر خالقی

استقبال از طاهر پهنایی

مراسم استقبال روز سه شنبه مراسم استقبال از کوهنورد شایسته آقای طاهر پهنایی در سه راه برهان برگزار خواهد شد . به اطلاع کوهنوردان علاقه مند به شرکت در مراسم می رساند که محل تجمع و حرکت روز سه شنبه ساعت ۱ بعد از ظهر در جلوی درب هیات کوهنوردی مهاباد به طرف سه راه برهان می باشد . و کوهنوردان شهر های همجوار که مستقلاْ حضور پیدا می نمایند برای استقبال می توانند با اعضای هیئت و کانون کوهنوردان اوراز مهاباد هماهنگ نمایند .

 

 

تراژدی صعود

حادثه ی اخیر در دائولاگیری بازهم علامت سوالی را در کوهنوردی کشور برجای گذاشت که براستی چرا این گونه حوادث به همین راحتی برای کوهنوردان نامی کشور پیش می آید ؟

ضعف جسمانی ؟ خستگی بسیار ؟ ضعف فنی ؟ دانش اندک ؟ و...

همه ی این موراد در اولین واکنش و اولین لحظات از ذهن ما می گذرد اما ریشه ماجرا در کجاست؟ شاید دلیل مرگ زنده یاد اعتماد فر هنوز به طور دقیق مشخص نباشد اما اگر استناد کنیم به گزارشات همنوردان و کوهنوردانی که در آنجا بودند می توان تا حدودی حدس زد که چه بر سر مهدی اعتماد فر آمده است . تلاش چنیدن ساعته وی برای حمله به قله و خستگی فراوان او را به طرف مرگ کشانیده است . حال باید دلیل این تلاش پر خطر را جست؟ چرا با وجود این خستگی ایشان بازهم به تلاش ادامه دادند ؟ و چراهای دیگری که هر ساله برایمان تکرار می شود .

یک ضرب المثل سرخپوستی هست که می گوید " سرخپوست خوب سرخپوست مرده است " . آیا براستی برای کوهنوردی هم اینگونه است ؟ به زعم من کوهنورد خوب کوهنورد زنده است .

حادثه ی گاشربروم یک برای اوراز ، کی تو برای داود خادم ، نانگاپاربات برای سامان نعمتی ، تیلی چوپیک برای دکتر تیم و تلاشگران لنین ...

این حوادث عمدتاً به دلایل ضعف فنی ، بلندپروازی و ضعف جسمانی صورت گرفته است و تمام حوادث می توانست اتفاق نیوفتد اما اکنون اتفاق افتاده است و شاید این زنده یادان در مرحله ی اول خودشان مقصرند و بیشتر اتهامات متوجه ی خودشان است .در موارد بالا کمتر عوامل طبیعی در مرگشان دخیل بوده است و حتی اشتباه فنی اوراز باعث ریزش بهمن شد اما ... !

 امسال همزمان با مهدی اعتمادفر 4 نفر از کوهنوردان ایرانی در ماناسلو فعالیت می کردند و توانستند موفق به فتح قله نیز گردند اما تنها مسئله ای که باعث خوشحالی فراوان است سلامت اعضای تیم است و این بازگشت دستاورد بزرگی ایست که ثمره ی آن را شاید در چند سال دیگر شاهد باشیم .

با امید اینکه دیگر شاهد از دست دادن هیچ یک از کوهنوردان نباشیم .

نوستالوژی

 

چند روز پیش وبلاگ دبستان امام شافعی سقز رو دیدم . یاد اون روزها افتادم فکر میکنم سال ۱۳۷۱  یا ۱۳۷۲ بود . کلاس دوم ابتدایی با اون شور کودکی و ماجراهایی که هنوز هم به خوبی به یاد دارم و با یادش لبخندی بر لبم میاید .

مدتها بود به دوم ابتدائیم فکر نکرده بودم . با دیدن این وبلاگ و این برنامه امتحان به دلمشغولیهای آن زمان برگشتم .املا  انشا و  ریاضی ...

چه روزهایی بود  ...  تمام فکر م تکلیفی بود که آقا معملمم بهم داده بود . اون نیمکتها و کلاس

اتفاقاْ معلمم رو هم چند روز پیش دیدم ولی منو نشناخت موقعیت جوری بود که نمی تونستم برم پیشش و خودمو معرفی کنم ولی خیلی دوست داشتم برم و باهاش حرف بزنم یه بار یه کتکی هم از ایشون خورده بودم خیلی دوست داشتم برم و خاطراتم رو زنده کنم .

 

روز و تاريخ امتحان

پايه اول روستا

۹ صبح

۲ بعدازظهر

پايه دوم

۹ صبح

۲ بعدازظهر

پايه سوم

۹ صبح

۲ بعدازظهر

پايه چهارم

۱۰ صبح

۴ بعدازظهر

پايه پنجم

۱۰ صبح

۴ بعدازظهر

يكشنبه ۳/۳/۸۸

         

         

       

رياضي

رياضي

دوشنبه۴/۳/۸۸

رياضي

رياضي

رياضي

املاى فارسى

املاى فارسى

سه‌شنبه ۵/۳/۸۸

املاى فارسى

املاى فارسى

املاى فارسى

تاريخ و مدنى

تاريخ و مدنى

چهارشنبه ۶/۳/۸۸

         

انشاى فارسى

انشاى فارسى

جغرافــــــيا

جغرافــــــيا

شنبه ۹/۳/۸۸

         

        

       

انشاى فارسى

انشاى فارسى

يكشنبه ۱۰/۳/۸۸

        

        

       

علوم تجربى

علوم تجربى

 

 

 

 

 

 

گزارش کامل تصویری برنامه دالانپر

dalampar

دختر زیبای روستایی با نام کلثوم

دختر زیبا به اسم کلثوم

 طبیعت

گزارش نوشتاری برنامه دالانپر

گزارش تصویری برنامه دالانپر

 گزارش تصویری سایت آرو کمپ

حادثه در دائولاگیری

وب سایت نخستین تلاش ایرانی نانگاپاربات دقایقی پیش خبر از مفقود شدن مهدی اعتماد فر در روز جمعه ی گذشته مخابره کرد.

بر اساس ایمیل ارسالی آقای گانش نیوپان، مدیر شرکت مونتروسا در نپال که خدمات صعود را برای آقای مهدی اعتمادفر در صعود دائولاگیری فراهم کرده است به سهند عقدایی و متعاقب آن تماس تلفنی برقرار شده با ایشان متاسفانه مطلع شدیم که آقای مهدی اعتمادفر، کوهنورد و هیمالیانورد نامی کشورمان در روز جمعه11 اردیبهشت، در صعود نهایی به قله دائولاگیری گم شده است و افراد حاضر در منطقه تا کنون خبری از او نیافته اند.
فیندیک تانس شرپا آخرین نفری بوده که مهدی اعتمادفر را در ارتفاع بالای 8000متر، حدودا 100 متری قبل از قله، پشت سر خودش دیده است اما در بازگشت از قله تا کمپ اصلی با او برخوردی نداشته است.
این دومین تلاش اعتمادفر بر قله 8167 متری دائولاگیری می باشد. او پیش از این، قلل 8000 متری گاشربروم یک و برودپیک وکلیه قلل 7000 متری پامیر را مشتمل بر لنین، خانتانگری، پابدا، کمونیزم و کورژونفسکایا صعود کرده و بر قلل گاشربروم دو و دائولاگیری تلاشهایی انجام داده بود. برای این کوهنورد افتخار آفرین کشورمان آرزوی سلامتی می کنیم.



با تشکر از اطلاع رسانی آقای فرشید فاریابی عزیز

قاچاق، حيات وحش كردستان را تعطيل مي‌كند؟


میش مرغدر حال حاضر 27 گونه منحصر به فرد جانوري كردستان بنا به دلايل مختلفي از جمله قاچاق در خطر انقراض قرار دارند.

مديركل حفاظت محيط زيست كردستان با اعلام اين خبر گفت: اين 27 گونه جانوري اكثرا بومي منطقه‌اند و به غير از استان كردستان در هيچ نقطه ديگري از كشور زندگي نمي‌كنند.سمندر آتشين، سنجاب، سمندر كوهستاني كردستاني، ميش مرغ، سمندرهاي سبز و... از جمله گونه‌هاي جانوري در حال انقراض كردستان است.

خيرالله مرادي با اشاره به اقدامات سازمان محيط زيست استان براي جلوگيري از انقراض اين گونه‌هاي جانوري در كردستان گفت: يكي از برنامه‌هاي جدي سازمان، احياي اين گونه‌هاي جانوري با احداث سايت‌هاي مختلف در مناطق حفاظت شده استان است.

همچنين اولين سايت احياي گوزن زرد و آهو در بيجار از پارسال فعاليت خود را آغاز كرد.شكار بي‌رويه و قاچاق، نبود نظارت‌هاي لازم به دليل كمبود تجهيزات و تغيير شرايط آب و هوايي از جمله مهم‌ترين دلايل انقراض اين گونه‌هاي جانوري در كردستان است. در حال حاضر 6/7 درصد از استان كردستان جزو مناطق حفاظت شده است.

معرفی کتاب به بهانه نمایشگاه

از دوست خوبم آقای احمد پور عذر می خوام که خیلی دیر این پست رو نوشتم . این مدت مسافرت بودم و فرصت نداشتم . در کل کتابهای زیادی هستند که برای من خیلی جالب و آموزنده بودند اما بیشتر اونها به زبان کردی بودند و فکر نمی کنم برای دوستان غیر کرد امکان مطالعه وجود داشته باشه .

اما در مورد کتاب های فارسی که عمدتاْ کتابهای ادبی ست می تونم به کتاب سر کوه بلند که گذیده ی اشعار مهدی اخوان ثالث است اشاره کنم .

این کتاب ارزشمند مجموعه ای از زیبا ترین اشعار مهدی اخوان ثالث است که توسط آقای مرتضی کاخی انتخاب شده است

از شعر های آن می توانم به زمستان سگ ها و گرگ ها و ... اشاره کرد .

 

 

 

و در مورد کوهنوردی می تون به فتح آناپورنا اشاره نمود .

"شما بر هیچ کوهی پیروز نمیشوید

, بلکه چند لحظه بر روی آن می ایستید و سپس برف به کمک باد جای پای شما را پر میکند
آناپورنا قله ای بزرگ, زیبا, مهیب و دست نیافتنی, در جایی بر روی سیاره ماست.خیلی ها شاید هیچگاه امکان رفتن به پای این کوه را هم نداشته باشند.ولی این نکته مهمی نیست.مهم این است که در زندگی همه ما آناپورناهای مجازی زیادی وجود دارند و زمانی که دست یافتن به آناپورنای حقیقی پس از تلاش به ممکن تبدیل میشود بنابراین فتح آناپورناهای مجازی نیز امکان پذیر میباشد."

Annapurna,a woman’s place شرح داستان پیروزی و تراژدی اولین تیم مستقل زنان در تلاش برای دستیابی به یکی از بلندترین قله های دنیا, آناپورنا در سال ۱۹۷۸است.این کتاب جز یکی از زیباترین کتابهایی ست که تا به حال خوانده ام.هر چه سعی کردم قسمتی از کتاب را انتخاب کنم و اینجا بنویسم, نتوانستم, چرا که خط به خط آن زیباست!

اخبار ماناسلو

آخرین اخبار حاکی از آن است که کوهنورد شایسته ی مهابادی در ماناسلو آقای طاهر پهنایی از صعود به قله به دلیل شرایط جسمی شان منصرف شدند این تصمیم در حالی اتخاذ گردیده است که این تیم بیش از یک ماه است در این کوه فعالیت می نمایند. از طرف تمامی کوهنوردان سقز به ایشان به خاطر این تصمیم درست تبریک می گوییم و آرزوی سلامتی را برای ایشان خواستاریم . باشد تا درسی باشد برای تمامی افرادی که در هیمالیا و ارتفاعات فعالیت میکنند .با اتخاذ این تصمیم  امروز بار دیگر هنر کوهنوردی را اثبات نمودند تا به همگان بگویند هنر کوهنوردی سالم ماندن و زنده ماندن است . 

مجدداْ تبریک به خاطر عزم بلندشان و شجاعت بی نظیرشان .  

و برای بقیه اعضا آرزوی موفقیت و سلامت کامل دارم .

منبع :

کانون کوهنوردان اوراز مهاباد

آبی تر از همیشه

امروز همه رنگ ها آبی شدند .

حکایت سمندر

امروز یه مسئله ی خیلی جالبی رو با سر زدن به وبلاگ پربار دوستان کانون کوهنوردان اوراز مهاباد دیدم .

اونم همین سمندر کردستانی ایست که تعدادشون خوشبختانه ظاهراْ در این مناطق کم نیست اما نکته جالب توجه این سمندر رو همه به من نسبت می دهند  . چند روز پیش بچه های سقزی هم این نوع سمندر رو در کوه گرده کوه سقز دیده بودند و طبق چیزی که تعریف می کردن به اون می گفتن رامیار !!!

حتی دوست بزرگوار آقای جهانگیرپور  ظاهراْ گفته بود اون رامیاره رفته زیر تخته سنگ ؟!!!!

حالا هم بچه های مهاباد نوشته اند ( مارمولک رامیار ) می ترسم بعد از این به رامیار مارمولک ملقب بشم .

اما خوشحالم که تعداد این جانداران ارزشمند زیاد شده . از دوستان خوب مهابادی هم برای یادشون از من تشکر می کنم و امیدورام هموراه موفق باشند .

همچنین آقای طاهر پهنایی عزیز که در ماناسلو فعالیت میکنن براشون آرزوی موفقیت دارم طبق آخرین اخبار خوشبختانه تونستن به کمپ ۳ برسند و برای اطلاع بیشتر به وبلاگ کانون کوهنوردان اوراز مهاباد مراجعه نمایید .

سمندر کردستانی

سوسن چلچراغ

نایاب ترین گل دنیا در حوزه آبریز خورگام ( رودبار گیلان )

سوسن چلچراغدر سال 1354 گیاه شناسی به نام لدربوری در حوزه آبریز خورگام ، روستای داماش موفق به شناسایی این گونه نادر شد و پس از آن سوسن چلچراغ کانون توجهات داخلی گردید. پس از معرفی این گل به دولت ایران در همان زمان از سوی شورای عالی محیط زیست در زمره آثار زیست محیطی ملی کشور به ثبت رسید و طی این سالها رویشگاه سوسن چلچراغ در روستای داماش به مساحت 4 هکتار تحت حفاظت قرار گرفته است.

قامت این گل حدود یک متر است و از آنجا که گلهای آن به طرز خاصی به پایین برگشته اند نام سوسن چلچراغی به خود گرفته است. گل ملی سوسن چلچراغ، تنها گلی است که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. گل سوسن چلچراغ از تیره لی لیوم بوده و فقط در منطقه رودبار گیلان در حوزه آبریز خورگام در دهکده داماش و لنکران جمهوری آذربایجان رشد می کند.زمان رویش این گل در ماه های خرداد و اوایل تیر است که به صورت گلی با قامت بلند به شکل واژگون شکفته می شود. شکوفه های این گل با رنگ سفید به صورت واژگون باز شده و انتهای گلبرگهای آن پوشیده از دانه های برجسته و پرچم های بسیار بلند است.سوسن چلچراغ به دلیل این همه زیبایی و ارزش ، از سال 1355 رسماً توسط سازمان حفاظت محیط زیست مورد حفاظت قرار گرفت و در فهرست آثار ملی طبیعی کشور ثبت شده ، از آن زمان تاکنون 33سال می گذرد.

سوسن چلچراغ هنوز هم به طور کامل توسط سازمان حفاظت محیط زیست گیلان نگهداری می شود و با توجه به نادر بودن این گل ملی و ثبت شده در فهرست میراث طبیعی، سازمان محیط زیست اطراف این زمین را حصار کشی کرده و از آنجا که این منطقه جزء مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط زیست کشور است هرگونه بهره برداری از آن تنها با مجوز رسمی از دفتر وزارت و بازرسی سازمان محیط زیست کشور ممکن خواهد بود. البته بسیاری از شهروندان بره سر، مرکز بخش خورگام موفق به پرورش این گل زیبا و کمیاب در باغچه منازل خود شده اند و این فرصت خوبی است تا شهرداری بره سر و بخشداری خورگام و در راس همه آنها اداره کشاورزی بره سر اقدام به گسترش آن در دامنه های زیبای بره سر نمایند.

امیدورام بتونم برای دیدن این گل برم

اینهم پوستر زیبایی از این گل

برای یک دوست

 

دوست گرامی جناب آقای احمدپور

از اینهمه لطف و بزرگواری شما نهایت تشکر را دارم و از اینکه افتخار این را دارم که شما را دوست خطاب کنم خیلی خوشحالم .

گیلان سرزمین سبز با فرهنگی غنی و مردمانی خوب همواره برایم دوست داشتنی و زیبا بوده است و با اینکه زیاد به آنجا سفر نکرده ام اما بازهم آن را همچون کردستان می ستایم . یک بار دیگر هم به آن اشاره کردم که بدون اغراق موسیقی محلی و مخصوصاً گیلیکی را عاشقانه دوست دارم .

اما در خصوص پستی که در وبلاگتان درج نموده اید باید عرض کنم که کلامی برای پاسداشت این بزرگواریتان در ذهن ندارم و گویی واژگانی برای لطف و بزرگواریتان وجود ندارد و تمام کلمات از گفتن آن قاصرند .

اشاره ای به کارهای بهمن قبادی نمودید یاد یک جمله از ایشان افتادم (( اگر شعر و موسیقی نبود مردم کردستان می مردند ))

براستی هم همینگونه است گویی جزئ جدایی ناپذیر زندگی در این دیار است و یکی از ویژگی های فرهنگی مردمان کردستان همین ادبیات هنری ایست .

گاه فکر میکنم اگر این شعر و موسیقی نبود چه باید می کردیم ...؟! و این سوالی ایست که شاید مدتهاست در ذهنم مرور می کنم و بیش از پیش از این داشته ها خرسندم . اما موهبت دیگر این منطقه ، طبیعت بکرکردستان است که کم کم توسط عده ای کم خرد رو به نابودی رفته است و این مهم بر دوش من و تمامی دوستان همنورد وظیفه ای دشوار اما لذتبخش نهاده است که امیدوارم هرچند کوچک بتوانیم گوشه ای کوچک از این موهبت را حفظ نماییم .

در آخر نهایت تشکر و قدر دانی من را بپذیرید و امیدوارم به زودی در کردستان شما را ملاقات نمایم .

همواره سبز اندیش و پیروز و پایدار باشید و درود مردم کردستان را به تمامی هموطنان گیلانی برسانید .

ایام به کام

چه هچه هه ی  بولبول (چهچه ی بلبل )

چه هچه هه ی  بولبول عه زیزم ئاهو زاری پیوه یه

هه لهه له ی عه ر عه ر له عیشقا ده ردی کاری پیوه یه

نیرگزو شه هلا ده له رزین عیشوه کاری پیوه یه

دولبه را ئه مرو نه سیم بونی به هاری پبوه یه

گول شکوفه ی کردوه غونچه ی به هاری پیوه یه

تیغی ئه بروت موته هه م بوو که وته ریزی قاتیلان

چونکه مه یلی سه بکی ده م بوو باعیسی ده ردی دلان

بو ته وافگاهی روخت دل که وته  ته بعی بولبولان

ساقی و موتریب عه زیزم وا له نیو باغی گولان

به م گولستانه ئه لین بوی زولفی یاری پیوه یه

 یک ترانه زیبا از هنرمند عدنان کریم . من این ترانه را خیلی دوست دارم .

  

فاجعه در کوهستان ( شاهو )

 

نا بودی یکی از کوههای بکر کردستان (شاهو) برای چه ؟

مدتی پیش با خبر شدیم که برای بزرگداشت یک روز _ که هنوز هم نمی دانم چه روزی ایست_ صعودی سراسری به کوه شاهو در قلب اورامانات تدارک دیده شده است . چند هزار نفرکمر به ویران کردن طبیعت این کوه بسته اند . و تنها جمله ای که برای دوستاران طبیعت باقی مانده است تاسف خوردن است که به چه قیمتی حاضر به نابودی این منطقه ی بکر می شوند .  بردن چند هزار نفر غیر کوهنورد به این مناطق جز ویران کردن و نابود کردن گونه های گیاهی و جانوری و صلب آرامش جانداران این منطقه هیچ دستاورد دیگری ندارد . متاسفم و هزاران بار برای این افراد و غیرمسئولان بی خیال این برنامه متاسفم .

طبیعتی که دلسوزان این دیار برایش جان ودل سوخته اند اما چه آسان مورد هجوم قرار می گیرد ؟!

خوشبختانه کوهنوردان سقزی (به جز غیر کوهنوردان و افرادی که هدفشان خوش خدمتی ایست ) برای حمایت و حفاظت از طبیعت بکر شاهو ، از شرکت در این صعود سراسری  که توسط یکی از ارگان های دولتی  برنامه ریزی شده است خودداری نموده اند ،  تا صدای مظلومیت این طبیعت را را هرچند اندک اما به گوش مسئولین برسانند .

امیدوارم دیگر شاهد چنین فاجعه هایی برای کوهستان نباشیم و این حرکت های جمعی و سراسری را به سالن های کنفرانس و اماکن فرهنگی محدود نماید . ما کوهستان را بیش از همه چیز دوست داریم و برایمان از همه چیز مقدس تر است .

بزرگترین کاری که این دوستان می توانند برای خدمت انجام دهند دوری کردن از اجتماعات اینچنینی برای حفظ محیط طبیعت است . ضمن احترام به تمام آرمانهای متولیان و مسئولان از آنها به عنوان عضو کوچکی از جامعه ی کوهنوردی عاجزانه خواستارم که این حرکتها را در محیط های اینچنینی تکرار نکنند و برای پاسداشت و گرامیداشت اینگونه روزها و ایام به مناطق مسکونی و فرهنگی داخل شهرها بسنده کنند.

 کوه شاهو

طبیعت گردی بهاری

بعد از حدود 35 روز دوری از کوه و کوهستان بلاخره تونستم به کوه برگردم . امروز با دوستان قرار صعود که بعداً به طبیعت گردی تبدیل شد رو گذاشتیم و قرار بر این شد ساعت 5 بعدازظهر حرکت کنیم .

اما یک اتافق عجیب برام تکرار شد چون قبلاً هم همین مورد برام پیش اومده بود !

ساعت اتاقم یه مقدار مشکل داشت ( یه مقدار که چه عرض کنم ... خیلی ) و من ساعت 3 از خونه اومدم بیرون با پای پیاده به طرف محل قرار رفتم و حدود 3:25 دقیقه اونجا بودم ، فکر می کردم شاید نیم ساعت زود تر رسیدم و ناچاراً منتظر شدم . بعد از گذشت نیم ساعت هیچ کس نیومد و کم کم داشتم کلافه می شدم و یک ربع دیگه هم صبر کردم گفتم شاید بیایند اما ....

از یه نفر ساعت رو پرسیدم گفت ساعت 4:15 دقیقه است گفتم عجب گیری کردیم ، بابا ساعت ها عوض شده یک ساعت به جلو اومده اما این مردم .......!

یه نفر دیگه و نفرات بعدی همه و همه میگفتن که ساعت 4:15 دقیقه است . بعدش گفتم که اینبارم گل کاشتی رامیار خان

خوب مجبور بودم 45 دقیقه ی دیگه هم صبر کنم تا دوستان (آقای صالحی و آقای فهیمی ) برسند . بعد از اومدنشون سوار ماشین شدیم و از جاده روستای ملقرنی به طرف کوه آلملو رفتیم . هوا فوق العاده بود مناظری رو می دیدیم که ما رو سر شوق آورده بود مخصوصاً من که بعد از یک ماه به کوه برگشته بودم . منطقه ای زیبا و چشمندازی فوق العاده !!!

از ماشین پیاده شدیم و با یک نفس عمیق آرام با گامهایی موزون و پیوسته در کنار چشمه ها و جویبار هایی که از کوه سرازیر می شدند در یک شیب ملایم گام برداشتیم و با نوای موسیقی لذتی وصف ناشدنی می بردیم . طولی نکشید که بر روی خط الراس قرار گرفتیم و مسیری را برای پیمایش انتخاب کردیم . تمامی قلل منطقه را می توانستیم در یک نما به نظاره بنشینیم . منظره ی بسیار زیبایی بود ، این مسیررا ادامه دادیم و کم کم ارتفاعمون رو کم کردیم تا به کنار چشمه ای در دامنه های این ارتفاعات برسیم . روستایان در کنار این چشمه ما را برای نوشیدن چای دعوت کردند و ما هم از خدا خواسته دعوتششان را با اشتیاق قبول کردیم .

بعد از کمی نشستن و نوشیدن و کمی خوردن نان تازه و بیسکویت نیرویی تازه گرفتیم و از این همه مهمانوازی مردمان این روستا ( ملقرنی) خرسند بودیم و لبخند می زدیم . بعدازظهری بیاد ماندنی بود اما ما ناچار بودیم به داخل شهر که نمادی از زندگی ماشینی بود و سازه های سیمانی که اندوه از سیمایشان به وضوح نمایان بود برگردیم . برای مدت 3 ساعت لذتی وصف ناشدنی بردیم اکنون ساعت 8 است و آرزوی بازگشتی مجدد برای روزی دیگر ...