برای حسین ...
نبین اگر گاهی گرسنه می خوابیم.
نبین اگر گاهی
یکی به زندان وُ دیگری درماندۀ زندگی ست.
امتحان کنید!
ما دوباره بر خواهیم خاست،
ما دل و دستِ خستۀ خویش را
نبین اگر گاهی
یکی به زندان وُ دیگری درماندۀ زندگی ست.
امتحان کنید!
ما دوباره بر خواهیم خاست،
ما دل و دستِ خستۀ خویش را
در خونِ سیاوش خَضاب بسته ایم.
امتحان کنید!
او که باد می کارد
تنها توفانِ تشنه درو خواهد کرد.
با این همه
زنهار!
ما
کبوترزادگانِ زیتون پَرَست
قرن هاست
کینۀ خود را
به هفت آبِ زمزم وُ
جنگ را
به رویایِ زندگی شُسته ایم.
مجبورمان نکنید!
امتحان کنید!
او که باد می کارد
تنها توفانِ تشنه درو خواهد کرد.
با این همه
زنهار!
ما
کبوترزادگانِ زیتون پَرَست
قرن هاست
کینۀ خود را
به هفت آبِ زمزم وُ
جنگ را
به رویایِ زندگی شُسته ایم.
مجبورمان نکنید!
ما صلح می خواهیم.
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۵/۲۹ ساعت 11:12 توسط راميار
|