مکث ...

باران‌خوردگانِ اين باديه
سرسخت‌تر از آن‌اند
که سايه‌نشينِ گرگ و
زمين‌گيرِ گريه شوند.


عکس مربوط به نسل کشی و قتل عام مردم کردستان توسط رژیم بعث عراق در سال 1988 است . رژیم بعث عراق در عملیات علیه مردم کرد این کشور 180000 غیر نظامی را به کام مرگ کشاند . 
یادشان گرامی 

مکث ...

فکر نکنید خداوند شما را فراموش کرده ... شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد ٫ اما درهای رحمت خداوند همیشه به روی شما باز است ٬ اینقدر به فکر راههای دررو نباشید ٬ خدا که فقط متعلق به آدمهای خوب نیست ٬ خدا ... خدای آدمهای خلافکار هم هست ... و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد ...او عِندِ لطافت ... عند بخشش ... عند بی خیال شدن ... عند چشم پوشی و رفاقت است ... رفیق خوب و با مرام ٫ همه چیزش ر...ا پای رفاقت میدهد... اگر آدمها مرام داشتن هیچوقت دزدی نمی کردند ...و متاسفانه بعضی آدمها تک خوری میکنند ...این بد روزگار است...بایستی ما یک فکری به حال اهلی شدن آدمها بکنیم ...اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن ...و این تنها راه رسیدن به خداست ٫ که بسیار هم مهم است ... و البته کسی را به زور نمیتوان وارد این مسائل کرد ...

ولی در پایان با این شعر سخنانم رو به پایان میرسونم ...

( تن آدمی شریف است به جان آدمیت ٫ نه همین لباس زیباست نشان آدمیت)

 متن : دیالوگ های پرویز پرستویی در فیلم مارمولک . این متن یکی از متنهای ماندگار ذهنم است که بی اختیار این روزها به این وقایع ربط پیدا میکند به گمانم ! بگذریم...