
گزارش اخیر مسعود بیات منش و واکنش محمد حسن نجاریان از جهاتی جالب توجه بود . مسعود بیات منش سرپرست تیم زنجان در صعود تیم هیمالیانوردی زنجان به قله ی مانسلو بود که به گواه زنجانی ها و نفرات تیم در لحظه ی اخر و با استفاده از نفوذ سیاسی به این سمت گمارده شد .
سابقه ی خاصی در کارنامه ندارد و گماشته شدنش به این پست نشان از سیستم بیمارگونه ای بود که در زنجان حاکم بود. سیستمی که ابدا ورزشی نیست. در لابلای صحبتها بارها اشاره شده بود که همه کاره تیم محمد حسن نجاریان است اما ظاهرا در منطقه اینگونه نبوده است .
بیات منش نقش اسپانسر و تامین مالی تیم را بر عهده داشت و علاوه بر نقش تحمیلی سرپرستی فشار دو چندانی را به لحاظ مالی به تیم وارد نموده است . همانگونه که همگان نیز می دانند نقش عامل مالی در چنینی برنامه هایی حیاتی است و سواستفاده کردن از این عامل نیز می تواند تیم را به سمت یک فاجعه هدایت نماید . از سوی دیگر صحبت کردن از سابقه ی نجاریان به لحاظ هیمالیانوردی و بعد فنی وی کاری بیهوده است چراکه همگان نجاریان رو به خوبی میشناسند .
نمی خواهم از اشتباهات و یا سهل انگاری های نفرات برنامه و یا حتی حسن نجاریان و مسعود بیات منش بگوییم چراکه نیازمند مسائلی است که اکنون جامعه ی کوهنوردی در جریان ان نیست و در این خصوص هنوز شفاف سازی نشده است .
اما نکاتی که همواره نجاریان را توسط این عوامل به باد انتقاد می گیرند متونی است که نجاریان پس از برنامه هایش ارائه می دهد . در گزارش های نجاریان همیشه یک جای کار میلنگد و دست کم بخشی از گزارشهایش ناقص و یا می توان گفت فاقد صداقت لازم است گو اینکه در گاشربروم یک نیز اینگونه بود و به گواه نفرات تیم بردپیک در کتاب رویای صعود نیز می توان این مورد را دید ، حال اینکه در گزارش مانسلو نیز بخشی از مسیر که جزئیاتی را می توانست از حادثه ارائه بکند توسط نجاریان به زیرکی حذف شده است و با سرعتی فرا تر از تصور از این قسمت حساس گذشته است . که این بخش از گزارش لطمه ی بسیاری به متنهای نجاریان و حتی اعتبار گزارش وی زده است .
شاید اگر این جزئیات توسط وی و یا حتی مسعود بیات منش و نادعلیان و دکتر تیم عنوان میشد کمتر انتقاد از نجاریان میشد و ان واقعه را به عنوان بخش طبیعی مسیر بازگشت قلمداد میکردند و چه بسا در چند ماه بعد از گزارش که همگان از ان جو هیجانی و احساسی خارج میشند حتی نجاریان را تحسین میکردند اما عدم بازگو کردن ان در گزارشها یک بدعت زشت را ادامه میدهد که سالهاست در گزارشهای تیم های هیمالیانوردی ایران می توان دید و ان هم عدم صداقت و بازگو کردن واقعیات است .
باری صحبت کردن از این حادثه زمان دیگری را می طلبد و دلیل شکافتن ان در این مقال اشاره به عدم اطمینان و اعتماد به نوشته های نجاریان است .
گزارشهای نجاریان بیش از انکه به بعد فنی و واقعیات بپردازد معمولا در نقاط حساس گزارش خواننده را با متنهای ادبی با خود همراه می کند و همانند یک رمان خواننده را به سمتی دیگر هدایت می کند که در یک گزارش کوهنوردی و به خصوص گزارش برنامه ی جنجالی مانسلو عملی شایسته نیست .
با این حال نوشته های نجاریان قطعا قابل اعتنا تر از نوشته های مسعود بیات منش است و جامعه ی کوهنوردی همواره نجاریان ها را بیشتر از بیات منش ها قبول مینماید و اطمینان بیشتری به اینگونهورزشکاران نشان میدهد .
اگر گزارش های اردو های تیم زنجان را در این قسمت از وبلاگ ایاز مطالعه نمایید به خوبی میتوان دید که علی بیات منش به عنوان شرکت کننده و صعود کننده در اردو ها حضور نداشته است و خویشاوندی با مسعود بیات منش گماشته شده باعث شد حتی دستور العمل های فدراسیون در این صعود نادیده گرفته شود از این رو این نوع اعمال فشار به تیم و نفرات صعود کننده از طرف سرپرست به خوبی نمایان گر فضای تحمیل شده به تیم بود. اگر چه فدراسیون معمولا در مواردی که نقش سیاست خود را نشان میدهد کوتاهی می نماید کما اینکه در موارد دیگری نیز اینگونه بوده و ظاهرا خواهد بود .
با این حال در نهایت می توان گفت اگرچه متن نجاریان متنی در خور و انچنان قابل اتکا نبود اما بیشتر میتوان به ان اعتماد کرد تا متنهای بیات منشها که جایگاهشان ان جایگاه نیست و در ان جایگاه انتصابی نمی توانند نجاریان ها را زیر سوال ببرد . و پر واضح است که همواره نجاریان با کم و کاستی ها و حتی گزارشهای زیرکانه اش و نواقص فاحشی که دارد برای جامعه ی کوهنوردی قابل قبول تر است .
اما پلی بزنیم به فدراسیون کوهنوردی که با هیاهوی تبلیغاتی قبل از بازگشت تیم به ایران سعی کرد افکار عمومی را به سمت و سوی خود بکشد و از این موضوع با توجه به اینکه پس از این هیاهوی تبلیغاتی هیچ نتیجه ای اعلام نشد به زعم من سو استفاده کرد . با اینکه بنا به گفته ی برخی از اعضای کمیسیون تحقیق در خصوص حادثه ی مانسلو نتیجه به رئیس فدراسیون ارائه شده است و بازتاب و عدم بازتاب ان را به ریاست فدراسیون محول نموده اند اما عدم ارئه ی گزارش این حادثه به افکار عمومی شخص رئیس فدراسیون را زیر سوال خواهد برد . و انتظار داریم همانند ان روزهای هیاهو و تبلیغ اکنون نیز در فضایی ارام و بدور از احساسات به واشکافی حادثه بپردازند و افکار عمومی را در جریان واقعیات قرار دهندو حتی اگر توان تصمیم گیری در این خصوص را ندارند عنوان نمایند که خدای نکرده در حوادث بعدی همانند حادثه ی تیلیچو و مانسلو افکار عمومی فریب تبلیغاتی اینچنین را نخورد .