تو بزرگی مث شب ...

من باهارم تو زمین

من زمینم تو درخت

من درختم تو باهار

ناز انگشتای بارونِ تو ، باغم میکنه

میونه جنگلا تاقم میکنه .

تو بزرگی مث ِ شب

اگه مهتاب باشه یا نه

تو بزرگی مث شب ...


عکس : کردستان - هورامان - روستای پالنگان

شعر : شاملو

اشعار پراکنده ...

ديروز اگر به حال عرب خنده مي‌زدم
               امروز در امور عجم خنده مي‌كنم

باید از رود گذشت...

باید از رود گذشت
باید از رود
اگر چند گل آلود
گذشت
بال افشانی آن جفت کبوتر را
در افق می بینی
که چنان بالابال
دشت ها را با ابر
آشتی دادند ؟
راستی ایا
می توان رفت و نماند
راستی ایا
می توان شعری در مدح
شقایق ها خواند ؟

شعر : شفیعی کدکنی

عکس : کردستان - یکی از شاخه های رود زاب ( که لوی )