توضیحاتی در خصوص جاندار کشف شده در قندیل

جاندار کشف شده قندیل کردستان در تیر ماه گذشته بحثی مطرح شد مبنی بر پیدا شدن جانداری عجیب و ناشناخته در کوهستان قندیل که حرفها و اظهار نظرهای جالب توجهی در این خصوص مطرح شد ولی به طور کامل مشخص نگردید که این موجود به چه گونه ای از جانداران تعلق دارد . حتی مکاتباتی هم با پیتر جکسون بیولوژیست انجام گرفت که نتیجه ای در پی نداشت . طبق گفته های روستاییان که از نزدیک با لاشه ی این جاندار برخورد کردن و فیلم ویدیویی آن از این موجود به دایناسور تعبیر شد  .

 دیروزدوستی به نام محمد ابراهیم نژاد مطلبی را فرستادند که خودشان ترجمه نموده اند و در سایت کویرهای ایران منتشر شده است و به بررسی استخوان بندی پستانداران پرداخته است و از شباهت های بسیار این جاندار با پلنگ گفته بودند و اظهار داشتند اين موجود يك پستاندار است و شباهت بسيار زيادي به يك پلنگ دارد  كه پوستش را كنده اند . پلنگ در كوهستان هاي كردستان هم پيدا مي شود .

از این رو متن مقاله را در اختیار دوستان قرار می دهم تا خود به قضاوت بنشینند . با تشکر از محمد ابراهیم نژاد

 

بر ميزان استخوانی شدن اسكلت پستاندارن نسبت به انواع پست تر افزوده شده و از تعداد عناصر استخوانی جلويی و جايگزينی كاسته شده است.اين مطلب به ويژه در مورد استخوان های جمجمه صادق است. استخوان هايی مانند پيش پيشانی ، پشت پيشانی ، پشت كاسه چشمی ، و گونه ای_چهارگوشه ای را ندارند ، در بسياری از پستاندارن چهار استخوان پس سری به هم جوش خورده است. همچنين در ناحيه پروانه ای استخوان ها به درجات متفاوتی به يكديگر جوش خورده اند. بخش جلويی پروانه ای ، پروانه ای_كاسه چشمی ، قاعده ای_پروانه ای وبالی پروانه ای ممكن است از يكديگر جدا باشند و يا اينكه همه آنها به هم جوش خورده و استخوان واحدی را به وجود آورده باشند. در بعضی از پستانداران استخوان های خار گيجگاهی و صماخی با استخوان صدفی به هم جوش خورده و استخوان گيجگاهی را تشكيل می دهند ، كه هم از نوع جلويی و هم جانشينی است.

جمجمه پستانداران به تناسب بزرگی مغز آنها اندازه نسبتا بزرگی دارد. استخوان كام محكم كه موجب می شود كه حفره های داخلی بينی در عقب قرار گيرد نيز موجود است. جمجمه به وسيله دو كونديل كه هر يك از آنها بر روی يكی از استخوان های پس سری خارجی واقع اند ، به اولين مهره گردنی متصل میی گردد. در گوش ميانی استخوان های ركابی كه از استخوان ستونك خزندگان ناشی شده است ، با دو استخوان كوچك شنوايی ديگر همراه است. يكی سندانی كه از چهار گوش مشتق شده و ديگری چكشی كه از استخوان مفصلی به وجود آمده است. لذا آرواره پائينی بدون دخالت استخوان چهار گوش مستقيما به استخوان صدفی جمجمه متصل می شود.

در آرواره بالايی دندانها فقط از استخوان پيش فكی و فكی به وجود می آيد. آرواره پائينی از استخوان هایی دندانی جفت تشكل يافته است.در مهره ها معمولا دو طرف جسم مهره ای پهن ( آسلوس ) است و به اين وضعيت آمفی پلاتيان گفته می شود.

مهره های گردنی معمولا از قابليت انعطاف پذيری قابل توجه ای برخوردارند ، مهره های سينه ای يا دنده ای دارای قابليت انعطاف پذيری كمی هستند و تعداد آنها مطابق تعداد دنده های زوج موجود تغيير می نمايد و ممكن است از 9 تا 24 عدد در تغيير باشد . در عقب مهره های سينه ای ، مهره های كمری قرار دارند كه محكم و نسبتا قابل انعطاف اند.اگرچه تعداد اين مهره ها متغيرند غالبا بين 5 تا 7 عدد هستند. بين مهره های كمری و دمی مهره های خاجی قرار دارند كه به يكديگر جوش خورده اند و استخوان خاجی را می سازند. اكثر پستانداران دارای 3 مهره خاجی هستند اما در بعضی انواع ، تعداد آنها ممكن است 4 يا 5 با شد. تعداد مهره های دمی ، بسته طول بی نهايت متغيير است.

دنده پستانداران مشخصا واجد دو سر است . يكی به نام كاپتولوم كه به محل اتصال دو جسم مهره مجاور متصل می گردد ، و ديگری به نام توبركولوم كه به زائده مورب مهره سينه ای متصل می شود. دنده های جلويی يا دنده های حقيقی ، مستقيما به استخوان سينه متصل اند ، در حالی كه ساير دنده ها كه عقبتر واقع اند ، يا به غضروف دنده ای آخرين دنده حقيقی متصل و يا در انتها آزادند. استخوان سينه معمولا از يك سری قطعات استخوان كه به ترتيب طول قرار گرفته تشكيل يافته است.

اگرچه پستانداران اساسا واجد اندام حركتی پنج انگشتی هستند ، اما اين اندام ها در بسياری از گروه های تخصص يافته مورد تغيير و تبديل قابل ملاحظه ای قرار می گيرند. در تمام پستاندارا ن معاصر برتر از پستانداران تخم گذار ، استخوان غرابی كمربند شانه ای كوچك و به زائده ای كه بر روی كتف قرار دارد تبديل شده است. همچنين استخوان بين ترقوه ای نيز و پستانداران كيسه دار وجفت دار وجود ندارد. استخوان های ترقوه در بعضی از پستانداران به خوبی رشد كرده در حالی كه در بقيه كوچك است يا اصلا وجود ندارد ، به استثنای گروه های تخصص يافته مانند نهنگ ها. در بقيه پستانداران كمربند لگنی مركب از سه قطعه استخوانی در هر طرف است كه معمولا به يكديگر جوش خورده و استخوانی به نام لگن خاصره را به وجود آورده اند.

مترجم : محمد ابراهيم نژاد

منبع : کویرهای ایران

فیلم مربوط به جاندار ذکر شده در قندیل را

 در اینجا دانلود کنید

 ۲۷.۴

بوي خوش نرگس در كازرون

نرگس زارهاي كازرون فارس كه نقش هويت بخش را براي اين خطه از استان ايفا مي‌كند تا چندي ديگر به مرحله برداشت مي‌رسد اما نيم نگاهي از سوي مسوولان مي‌تواند در احيا و شكوفايي هرچه بيشتر اين عامل هويت بخش مثمر ثمر باشد.

به گزارش مهر، شهرستان كازرون در فاصله 122 كيلومتري غرب شيراز قرار گرفته و به لحاظ تاريخي نيز يكي از شهرهاي با سابقه و با تمدن فارس به شمار مي‌رود.نرگس زارهاي شهرستان كازرون در منطقه جره و بلبلك واقع شده است كه در منطقه جره در مساحتي حدود 8 هكتار و در منطقه بلبلك در مساحتي حدود 4 هكتار گل نرگس توليد مي‌شود و علاوه بر اين در 6 دشت ديگر منطقه نيز نرگس زارها وجود دارند.نرگس شهلاي كازرون از جمله نوع نرگس‌هايي است كه از نظر مرغوبيت، شرايط منحصربه‌فردي را داراست كه ساير نرگس‌ها ندارند.نرگس زارهاي اين شهرستان با مساحتي حدود 65 هكتار يكي از جاذبه‌هاي گردشگري كازرون به شمار مي‌رود كه در زمان كشت اين محصول جلوه خاصي را به شهرستان مي‌بخشد.گل نرگس در استان فارس علاوه بر كازرون در منطقه خفر، شيراز و شهرستان فراشبند نيز توليد مي‌شود اما عطر نرگس كازرون از ساير مناطق استان فارس منحصربه‌فردتر و بهتر است.

در اولين بارندگي سال پيازچه‌هاي گل نرگس خريداري و بعد از شياركشي زمين كشت مي‌شود و تا بهمن ماه نيز به بهره‌برداري مي‌رسد. هر پيازچه بين 3 تا 5 گل نرگس به بار مي‌آورد و پيازچه‌ها نيز به طور معمول از بهبهان به‌طور متوسط هر كيلو به قيمت 20 تا 30 هزار ريال خريداري و براي هر هكتار نيز 2 تا 3 ميليون ريال هزينه، مي‌شود.

نرگس زارهاي كازرون امسال در پي برخي مشكلات توسعه نيافته است . رئيس اداره منابع طبيعي و آبخيزداري شهرستان كازرون گفت: امسال به خاطر اين‌كه قدرت خريد توليدكنندگان كم بود و دولت نيز براي اين امر هزينه چنداني در نظر نگرفت پيازچه‌هاي بيشتري خريداري نشد و به همين منظور نيز نرگس زارهاي اين شهرستان توسعه چنداني نيافت.

جهانزير والي با اشاره به اين‌كه نرگس كازرون پس از توليد به شيراز، تهران و در برخي مواقع به كشورهاي خليج فارس صادر مي‌شود، افزود: اين امكان براي كازرون وجود ندارد كه توليدات خود را به صورت مستقيم صادر كند و در پي اين امر توليدات كازرون از شيراز به خارج از كشور صادر مي‌شود و اگر ساختار مناسبي براي اين امر تدوين شود، صدور نرگس به طور مستقيم از كازرون مي‌تواند تبعات خوبي براي اين شهرستان در پي داشته باشد.وي خاطرنشان كرد: گل نرگس در شهرستان كازرون به اندازه كافي براي مصرف داخلي استان فارس تامين مي‌شود و در اين خصوص در استان كمبودي وجود ندارد.

۲۷.۴

غار اسکلت ها در پاريس

در مرکز پاريس و 50 متر زير زمين غاري به نام غار اسکلت ها وجود دارد که بقاياي بجا مانده از ميليون ها فرانسوي در آن دفن اند.

در اين قبرستان مخوف که بازديد از آن محدود و در برخي از روزهاي سال امکان پذير است، جمجمه ها و اسکلت هاي باقيمانده از اموات در اواخر قرن هجدهم به بعد جمع آوري شده است.

برخي از آنها در جنگ هاي داخلي و خارجي و برخي بر اثر بيماري در اين مدت جان داده اند.

بعضي از اسکلت ها نيز مخفيانه از گورستان هاي شهر جمع آوري شده است و در اين غار نگهداري مي شود.

۲۷.۴

منبع: واحد مرکزي خبر

جار جاره ( ترانه ای فلکلور از استاد مظهر خالقی )

این ترانه یکی از ترانه ها یی است که من خیلی دوست دارم و یکی از نخستین ترانه هایی بود که از استاد خالقی شنیدم و من رو شیفته ی این صدای بی نظیر کرد .

بروان گوزه ی سه ر شانی ، یارم هات بو سه ر کانی

به چاره که دای پوشی لاره لاره ی مه مکانی

جارجاره دیدم زارا به م ئیواره بی له نگینه ، له نگاندن وا ده بی

له به ر ئه و گوزه ی ده مرم  له سه رشانی به ند ده بی

***

ریشه ی دله که م باوانم نوری هه ر دوو چاوانم

که ده روا به له نجه و لار له سوریانی حه یرانم

***

لاوه لاوه هه ی لاوه تو خوا رو که به م لاوه

قه سه م به چاوی  گه شت ، بو تو هوشم نه ماوه

***

کولمی گولی گولاوه ، شیرین ده لی قه نداوه

له به ر ئه و دایکه ی ده مرم مه مکی له ده می ناوه

 ۲۷.۴

«لاك‌پشت‌ها هم پرواز مي كنند» در ليست بهترين فيلم هاي جنگ و صلح دهه گذشته

«لاك‌پشت‌ها هم پرواز مي كنند» Turtles Can Fly سومين ساخته كارگردان سينماي ايران بهمن قبادي كه تاكنون در بيش از ۸۰ جشنواره بين‌المللي حضور داشته و با ۴۳ جايزه بين‌المللي يكي از پرافتخارترين فيلم‌هاي تاريخ سينماي ايران محسوب مي شود.

فيلم «لاك‌پشت‌ها هم پرواز مي كنند» به كارگرداني بهمن قبادي در ليست بهترين فيلم­هاي با موضوع جنگ و صلح در دهه گذشته قرار گرفت.

به گزارش "كردستان امروز" فيلم سينمايي «لاك‌پشت‌ها هم پرواز مي كنند» Turtles Can Fly سومين ساخته كارگردان سينماي ايران بهمن قبادي كه تاكنون در بيش از ۸۰ جشنواره بين‌المللي حضور داشته و با ۴۳ جايزه بين‌المللي يكي از پرافتخارترين فيلم‌هاي تاريخ سينماي ايران محسوب مي شود، اخيراً در ليست بهترين فيلم­هاي دهه گذشته با موضوع جنگ و صلح قرار گرفته است.

فيلم سينمايي «لاك‌پشت‌ها هم پرواز مي كنند» در كنار فيلم­هايي همچون «بابل» در اين ليست قرار گرفته و بسياري از سايت­ها نيز اين فيلم را جزو ۱۰۰ فيلم و يا ۲۰۰ فيلم برتر دهه ۲۰۰۰ دنيا معرفي كرده­ اند.

همچنين فيلم «کسي از گربه هاي ايراني خبر نداره» آخرين ساخته بهمن قبادي در شهر بروكسل بل‍ژيك به نمايش در آمد. اين فيلم به زودي از طرف كمپاني پخش كننده بلژيكي «سينه آرت» Cineart در سينماهاي سراسر كشور بلژيك به روي پرده خواهد رفت و براي اين منظور هم­ اكنون بهمن قبادي براي انجام مصاحبه­ با رسانه ­هاي گروهي اين كشور در بروكسل به سر مي­برد.

۲۷.۴

پاکسازی مین های کردستان از شعار تا شعار ....

هر روز هر روز هر روز خبر هایی اینچنین در رسانه ها و یاد بودها و گزارشها و ... اعلام می شود اما این شعارها مصرف لحضه ای  دارد و بس !

یک گزارش واقعی از یک صعود پر خطر :

زمستان 1386 بود که در جریان یک صعود و بازگشت از منطقه ی کوه بنفشه از پشت پادگان چسبیده به منطقه مسکونی سقزدر حال بازگشت به سقز بودیم .

در حین بازگشت یک خمپاره عمل نکرده را دیدم. فردای آن روز نامه ای به فرمانداری سقز نوشتم و ازشون خواستم که منطقه رو از وجود این گلوله ها ی عمل نکرده پاکسازی کنند. بعد از چند روز از دانشگاه باهام تماس گرفتند و سریع خودم رو به دانشگاه رسوندم چند نفر از سپاه پاسداران جهت به اصطلاح پاکسازی منطقه ، من رو با خودشون به منطقه بردند و چند دقیقه فرصت دادند که در میان ترکشها و آثار بجا مانده از بمباران های ویران کننده ، آن خمپاره را بیابم هر چه گشتم نبود که نبود !!!!

کم کم سرو صدایشان بلند شد که تو با چه هدفی چنین نامه ای نوشتی تو قصد بر هم زدن نظام را داری ؟

چرا دروغ گفتی ؟ اگر خمپاره هست پس کجاست ؟ و هزاران جمله ی اینچنینی ؟

می دانستم که هست و باید پیدا شود و می دانستم فقط همان یکی نیست اما هرچه میان بافت سنگی آنجا گشتم نتوانستم خمپاره را بیابم . در همین لحضات که همه سوار ماشین گران قیمت ژاپنی شان شدند و همه ی افتخارشان این بود که ماشینشان تا کجا بالا آمده است و تنها چیزی که به آن فکر نمی کردند چشمانی بود که شاید روزی با این خمپاره کور شود .

در همین لحضه یک خمپاره دیگر یافتم یک خمپاره 60 MM  عمل نکرده و اونها رو مجبور کردم که خمپاره را منفجر کنند . در نهایت به من گفتند از این پس اگر مورد دیگری را دیدی مستقیما با خودمان مذاکره کن نیازی به فرمانداری نیست پسر خوب !

آنها ماموریتشان به پایان رسید اما ماموریت من نه !

این منطقه پشت پادگان  که معمولا محل برگزاری مانورهای نظامی ارتش است که گاهگداری برای مردم این شهر قدرت نمایی می کند با هزاران خمپاره 60mm   و تعدادی گلوله های آتش زا و گاهاً شلیکهای مهیب که زندگی قسمتی از مردم شهر را در مدت مانور مختل می کند همه فقط به خاطر قدرت نمایی به مردمی که ...

اما همه ی دلخوشی مردم این بود که این 10 روز را تحمل می کنیم غافل از اینکه دهها سال دیگر نوزادان و بچه هایشان باید شور کودکیشان را فدا کنند به خاطر این قدرت نمایی ...

گاه گداری از خود بیزار می شوم خود را نفرین می کنم که چرا در سرزمینی متولد شدم که اینچنین باید باشد سهم کودکانشان ...

هر گاه یاد شعر شاعر بلند آوازه کردستان می افتم روحم آزرده می شود :

گه رچی خه لکی ولاتی چاو جوانانم ( اگرچه اهل سرزمین زیبا چشمانم )

چاوی  جوانم تیر نه دی به چاوانم ( اما هیچگاه نتوانستم چشمان زیبا را نظاره گر باشم  )

نمی دانم تا کی باید شاهد پر پر شدن انگشتان کوچک و چشمان درخشان کودکانمان باشیم چشمانی که امروز حتی اشک هم نمی تواند بباراند  نمی دانم ای کاش چشمم را می بستم و سرزمینم را همانگونه که زیبا بود می دیدم ...

...............................

پی نوشت :

دوستانی که با موارد اینچنینی برخورد می کنند حتما محل را با سنگ های بزرگ و مشخص علامتگذاری بکنند و یا اگر از جی پی اس استفاده می کنند حتما آن نقطه را مارک نمایند و جهت مکاتبات اداری  حتما از طریق اداره تربیت بدنی و یا مستقیماً با فرمانداری مکاتبه شود و به هیچ عنوان با ارگانهای نظامی مکاتبه ای صورت نگیرد .

۲۷.۴

معرفی کوه چهل چشمه کردستان ( چل چه مه )

این مجموعه عظیم کوهستانی صدها گونه ي گياهي دارويي بي نظير را در خود جاي داده است ازجمله: سولان ياگل پامچال، كاشمه، لووشه، پسل يا كول، سموور، ريواس، مني ، سووره بنه، گوني، كنيوال، پيچك، برزا، سنوبر، قيتران،  بنفشه، سالمه و ... بي نظرترين مجموعه ي گل وگياه رادر ايران به وجود آورده است ...

ادامه مطلب را در این قسمت مطالعه کنید

۲۷.۴

سکوت با صدای ماندگار زنده یاد ایرج بسطامی

ترانه ای بسیار دلنشین و زیبا از صدای همیشه ماندگار استاد ایرج بسطامی

«سکوت گویا » 

سکوت اگر نشانه رضا بود

چگونه باور نکنم سکوت گویا ی تورا

نگاه اگر پیام آشنا بود  ، چرا تمنا نکنم نگاه گیرای تو را ؟

به دلم نقش وفا خطوط مژگان تو زد

به شبم رنگ سحر غروب چشمان تو زد

به چشم مستی بخشت  ، زعشق اثر می بینم

ز جلوه ی فروردین شکفته تر می بینم

سکوت گویای تو را  ، نگاه گیرای تو را

چشمانت بود آینه ای ،  روشن چون دل اهل صفا

تصویری ز سیمای سحر می خندد در این آینه ها

نگه من به سوی نگهت

چو کبوتر برد نامه دل

به هوایت زند پر که مگر

شبی آگه ز هنگامه  ی دل

گمان برم که خاطر تو رضای عاشقان پسندد

دل تو هرچه خاطر من ، طلب کند همان پسندد

Iraj Bastami - Sokout 

شعر : سیمین بهبهانی

آهنگ : محمد میر نقیبی

تنظیم : کورش متین

 ۲۷.۴

برا شما که عاشق سفر هستید (10 راز براي داشتن لذت سفر )

هنگامي كه همه وسايل سفر را در يك يا دو كوله‌پشتي مي بنديد، سعي كنيد زندگي‌تان را هم تا مي‌توانيد ساده كنيد. اين كاري است كه "جيل و استيو كافمن" در زندگي‌شان پيش گرفته‌اند.
تا حالا به اين موضوع فكر كرده ايد كه مي توانيد يك كوچ نشين مدرن و امروزي باشيد. رازهايي كه در زير به آنها اشاره مي‌شود گزيده اي از سخنان افرادي است كه به چنين شكلي زندگي كرده اند و شيوه سفر كردن آنها كمي متفاوت ولي با لذتي بي پايان همراه بوده است.
 
 ۲۷.۴

درخت‌کاری همیشه هم سودمند نیست ...

بررسی سطح آب حوزه‌های زیرزمینی در جنگل‌‌های مصنوعی نشان می‌دهد درخت‌کاری بی‌رویه می‌تواند با کاهش ذخایر زیرزمینی، محیط زیست منطقه را تهدید کند.

تا به حال هرچه شنیده بودیم از فواید درخت و درخت‌کاری، این بود که این درخت است که می‌تواند با تغییرات جهانی آب‌وهوا مبا‌زه کند و دی‌اکسیدکربن را کاهش دهد؛ اما این بار می‌خواهیم کمی خاکستری باشیم و از ضرری که درخت‌کاری می‌تواند برای محیط زیست اطرافش داشته باشد، برایتان بگوییم.

ادامه مطلب را در اینجا بخوانید

 

 

.......................................

پی نوشت :

چیه ؟ نکنه منصرف شدی از درخت کاری ؟

اره یه بهونه جور شد تا خودمون و دیگران رو گول بزنیم واسه در رفتن از یه کار مفیدی که می تونیم انجام بدیم و نمی دیم !

به سیمای کوهها یه نگاه بنداز ....

چی می بینی ؟

من که چیزی نمی بینم فقط ....

فقط یه عده ای کوهنورد می بینم که یه خط زشت به قول شاعر با قلم پا نوشته اند که از هرچی قلم و پا و خط و نشون حالمون رو بهم میزنه !

تو هم مثل من یاد شعر درختکاری افتادی ؟

چه روزگاری بود ؟ راستی کلاس چندم بودیم ؟

فقط یادمه که خدا خدا می کردم برسیم به درس درختکاری

یک ماه قبلش شعر رو حفظ کرده بودم

پس اگر تو هم هوای این بیت شعر رو کردی و یاد بچه گی هات افتادی

بد نیست یه بار هم که شده یه کاری بکنیم که یه خورده مفید باشه !

 

به دست خود درختی می نشانم

به پایش جوی آبی می کشانم

كمي تخم چمن بر روي خاكش

براي يادگاري مي فشانم. 

درختم کمک کم آرد برگ و باری

بسازد بر سر خود شاخساري ...

حافظه هم حافظه های قدیم بقیه شعر رو شاید شما فراموش نکرده باشید

 ۲۷.۴

تأثيرات مفيد مصرف چاي سبز

هزاران سال پيش مردم چين و ژاپن از چاي لذت مي بردند واين محصول در طول زمان بطور گسترده اي در غرب شناخته شد.
امروزه بسياري از مردم درباره خواص چاي سبز شنيده اند اما تعداد زيادي دقيقاً چيزي در اين باره نمي دانند. باور كنيد وقتي كه تمام فوايد چاي سبز را در مورد سلامتي ياد گرفتم به احساس كاملاً متفاوتي دست يافتم طوريكه از آن پس چاي سبز را هميشه با لذت مي نوشيدم ، بنابراين در اينجا فوايدي كه شما هنگام نوشيدن يك فنجان چاي از آن بهره مند ميشويد آورده ام.
چاي سبز شامل آنتي اكسيدانهايي است كه ازفوايد آن :
1-كمك به جلوگيري از سرطان
دلايل مستحكمي وجود دارد كه رژيم غذايي شامل چاي سبز ميتواند سرطان مثانه ،لوزالمعده، روده راست و معده رابيش از 60% كاهش دهد.يكي از آنتي اكسيدانهاي شناخته شده در چاي سبز (EGCG)  مي باشد كه درحفاظت سلول از نفوذ مواد مضر100 برابر از ويتامين C  و25 برابر از ويتامين        E  موثرتر مي باشد.
نكته شگفت انگيز درمورد اين آنتي اكسيدانها اين است كه نه تنهااز رشد سلولهاي سرطاني جديد جلوگيري ميكند بلكه سلولهاي سرطاني موجود در بدن را بدون ايجاد خطر براي سلولهاي سالم از بين ميبرد.

2- كاهش كلسترول بد (معروف LDL )
چاي سبز نسبت كلسترول خوب ( معروف HDL ) را در خون بهبود مي بخشد . تحقيقات نشان داده است كساني كه چاي سبز مي نوشند مي توانند غذاهايي با تركيبي از هر دونوع كلسترول مصرف كنند در حالي كه نسبت كلسترول خون آنها مقدار يكساني را با افرادي كه تحت رژيم هستند دارا مي باشد.

3-متوقف كردن شكل غير معمول خون ( لخته )
ترومبوز خون اگر از آن مراقبت نشود باعث ترمبوزيز مي شود كه آن نيز يكي از مهمترين علل سكته وحملات قلبي مي باشد.

4- كاهش فشار خون

5- پايين آوردن قند خون
پلي فنولنز و پلي ساكاريدها وآنتي اكسيدان به طرز محسوسي در كاهش قند خون موثرند ودر نتيجه به جلوگيري از هر دونوع ديابت كمك ميكند.

6- محافظت از جگر در مقابل تركيبات سمي مانند الكل، مواد شيميايي وسموم ناشي از سيگار

7- بهبود بخشيدن سلامتي دهان
چاي سبز بوسيله متوقف كردن فرايند شكل گيري پلاكها ونابود كردن باكتريهايي كه پلاكها را شكل ميدهند سلامت دهان را بهبود مي بخشد. چاي سبز همچنين باكتريهايي كه باعث بوي بد دهان مي شوند را از بين مي برد بنابراين توصيه مي شود بعد از خوردن مواد شيرين يك فنجان چاي سبز بنوشيد.

8- نابود كردن راديكالهاي آزاد كه باعث سالخوردگي و پيرشدن مي شوند.

9- بالا بردن عملكرد سيستم ايمني بدن به دليل وجود تركيبات پلي فنولها وفلاوبويدها

10- دارا بودن خصوصيات ضد باكتري وضد ويروس
مطالعات اخير نشان داده كه چاي سبز از شيوع بيماري سرماخوردگي و آنفلوانزا جلوگيري مي كند ودر صورت ابتلا دوره بهبود را تسريع مي كند.

11- درحفظ تعادل مايعي بدن موثر است وبدن را از دست خستگي و فشار ناشي از، از دست دادن آب بدن رهايي مي بخشد.
12-تحريك متابوليسم سوختن كالري دربدن

لازم است بدانيد چاي سياه كه از گياهي شبيه چاي سبز تهيه مي شود نمي تواند اين فوايد را داشته باشد بويژه اينكه چاي سياه در طول دوره فرآوري بيشترين خواص پزشكي خود را از دست ميدهد.
بهترين راه براي نگهداري مواد مغذي ضد بيماري چاي اين است كه به صورت تازه دم ميل بفرماييد وبهتر است اجازه بدهيد چاي به مدت 4-6 دقيقه در آبجوش دم بكشد.
چاي سبز جزء مواد نادري است كه در ضمن خواص فراوان بسيار خوشمزه است. اميدوارم پس از خواندن اين مقاله شما هم در رژيم روزانه خود حداقل يك فنجان چاي سبز داشته باشيد.

در همین رابطه بخوانید

۲۷.۴

دو عکس از روستای میک سقز ( کوه به رده ره ش )

مردان روستایی و کوه برده ره ش سقز

کوه برده ره ش سقز

نیمه ی گمشده

۲۷.۴

 

معرفی وبلاگ ( گروه کوهنوردی Halgurd   پیرانشهر )

وبلاگ گروه کوهنوردی هه لگورد پیرانشهر که توسط دوست بسیار عزیز جناب آقای کمال عیسی پاک به روز می شود . امیدوارم این وبلاگ در آینده زود به زود بروز شود و بتوانیم از مطالب بسیار خوبشان استفاده نماییم و همچنین این وبلاگ خوب بستری فراهم سازد برای شناخت بیشتر نسبت به کوهنوردان خوب شهرستان پیرانشهر ( شهر قندیل ) ، به تعبیر عده ی بسیاری از دوستان شهر مقاومت و مبارزه !

ضمن عرض خوش آمد گویی به کاک کمال عیسی پاک در پیوستن به جمع کوهنویسان کردستان آرزوی موفقیت دارم برای تمام کوهنوردان پیرانشهر

 qandil

آدرس وبلاگ گروه کوهنوردی هه لگورد پیرانشهر

توضیحات : هه لگورد یکی از کوههای مرتفع کردستان است که حدودا در غرب  شهرستان اشنویه قرار دارد .

عکس: دره منتهی به قندیل ( پیرانشهر )

ترانه ای از عباس کمندی ( گول گوله و ه ختی سه یرانه )

ترانه ای دلنشین و زیبا از هنرمند و نویسنده فرهیخته استاد عباس کمندی

گول گوله وه ختی سه یرانه           گول گوله وه ختی دل دانه

بی بچینه سه یری باخان               سه یری به رزه ده ماخان

چاو ره شی چاو ئه ستیره             زوکه ده ساتی بیره

به دهم بادی بیانه                         بونی خوشت بنیره

کاتی به هار و سه یرانه                 وه ختی گولان و دلدانه

بی بچینه پای مه زاران                  سیبه ر خوشی داران

 


توضیح : به دلیل کم کردن حجم فایل موسیقی کیفیت مقداری کاهش یافته است .


کامنت یکی که مثل من جانور نیست !!!!

بعد از مدتهای بسیار یکی که به قول خودش مثل من جانور نیست این کامنت رو گذاشت و برای ما جای بسی شگفتی و خوشحالی گشت . از این رو کامنتش را در ملا عام قرار می دهیم تا همگان بدانند دوستان چقدر محبت دارند و ...

صبحدم مرغ چمن با گل نوخواسته گفت
ناز کم کن که درین باغ بسی چون تو شکفت
گل بخندید که از راست نرنجیم ولی
هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت

البته معمولا یه سری بد و بیراه هم میگوید اما ما سانسور کردیم چون همین قسمت بدرد ما می خورد و باقی همه نه برای من است

ما مخلصیم همین !

۲۷.۴

بهشتیان شمایید !!!

هرگاه از زیبایی حرف می زنم ، هرگاه به ظرافت ،  به لطافت و به آرامش می اندیشم نا خودآگاه به طبیعت فکر میکنم به مردمانی که با زیبایی ها و لطافتهای بهاری انس گرفته اند ….

طبیعت ما را پرورش می دهد به ما می اموزد و زندگی می بخشد . گاهی در این فکرم که مردمان سرزمین ما چرا نمی خواهند زیبایی های زندگی را درک کنند براستی آیا فقط برای من و امثال من زیباست ؟

به عشایری فکر می کنم که خانه هایشان بر دوش است و در کوهستانها سالهای سال بوده اند  و هستند و شاید خواهند بود  . همواره این سوال در ذهنم ، من را به فکر کردن وادار میکند که آیا اینان راز شگفتی طبیعت را فهمیده اند یا ازروی عادتی قدیمی است ؟

آیا لذت رایحه های گلها را به همان اندازه که زیباست فهمیده اند ؟ از آن صدای خروش برفاب ها به وجد می آیند ؟ با نوای گوش نواز کبکها سرمست می شوند ؟ و از شیطنت بچه سنجابها به اوج لذت می رسند ؟ بلند پروازی عقابها را در اوج کوهستانها را چگونه می پندارند ؟  اگر نه این است پس چرا سالیان دراز در کمرکش کوهستانهای صعب العبور مانده اند و ….

من بسیار سرمستم اما هر بار کوهستان را رها می کنم  و به این زندگی ماشینی برمی گردم  اما گویی  آنان که از من سرمست ترند …

آنها راز سلامتی و طراوت را به درستی فهمیده اند ؛ انسانهایی که پاکی درونی خود را حفظ نموده اند و از زندگی پاکشان سرمستند ! « این سرمستی گوارای وجودشان ! »

روی سخنم با اهل دلانی بود که همچون من در حسرت این زندگی پاک هستند و دریافته اند زیبایی های نهفته در طبیعت را .

کوه دالانپر ( تیرماه ۱۳۸۸ )

کوه قندیل ( مرداد ماه ۱۳۸۸ )

۲۷.۴

منطقه حفاظت شده شعار تبلیغاتی برای مسئولین !

در حالی که مسئولین از تبدیل منطقه تالاب زریبار مریوان و کوهستان های کوسالان و شاهو در کردستان و کرمانشاه به ترتیب به پناهگاه حیات وحش و مناطق حفاظت شده  خبر می دهد در متن ابلاغیه به دستگاههای اجرایی کشور جملات وقیحانه ای بکار برده شده که اصل منطقه حفاظت شده را زیر سوال می برد !

در خبری که توسط یکی از مسئولین ( معاون اول رئیس جمهور محبوب !!!!) جناب رحیمی در 7/10/1388 به دستگاههای اجرایی ابلاغ شده اعلام گردیده است که :

((انجام ماموريت‌هاي محوله نيروهاي مسلح  ( تعقیب و انهدام دشمن و تیر اندازی به انها )  و تداوم مطالعات و تکميل اکتشافات توسط سازمان زمين شناسي و اکتشافات معدني کشور، ادامه عمليات اکتشاف و بهره‌برداري از ذخاير شناسايي شده و محدوده هاي معدني فعلي و تداوم اجراي طرحهاي سدسازي و آبرساني در منطقه حفاظت شده کوسالان و شاهو همچنان مجاز است.))

و همچنین در جایی اشاره می شود که:

 ((وزارت راه و ترابري بر بستر و حريم کليه راههاي موجود، در دست مطالعه و مورد نياز آينده به علاوه حريم موضوع ماده (5) قانون اصلاح قانون ايمني راهها و راه آهن – مصوب 1379- مالکيت خواهد داشت. اين وزارتخانه مجاز است در صورت ضرورت نسبت به ترميم و نگهداري و توسعه و احداث راههاي مورد نياز با رعايت ماده (105) قانون برنامه سوم، تنفيذي درماده (71) قانون برنامه چهارم اقدام نمايد.))

در متن بالا بیش از ۴ مورد وجود دارد که اصل منطقه حفاظت شده را زیر سوال می برد حال این سوال را از مسئولین دارم  تعریف آنها از منطقه حفاظت شده چیست ؟

منبع خبر اعلام شده : پايگاه اطلاع رساني دولت و جام جم آنلاین  

27.4

در زمستان به پرنده ها غذا ندهید!

فکرش را بکنید، ‌کاری به سادگی غذا دادن به پرنده‌ها ‌می‌تواند سرنوشت بیولوژیک آن‌ها را عوض کند و حتی باعث به وجود آمدن گونه‌های تازه‌ای از این موجودات بشود.

بهنوش خرم‌روز: چکاوک‌های سرسیاه اروپای مرکزی که زمستان را در لانه‌های تغذیه پرندگان انگلستان می‌گذرانند، نسبت به آن‌هائی که به اسپانیا مهاجرت می‌کنند،‌ سیر تکاملی متفاوتی دارند. این پرندگان هنوز کاملا به دو گونه تقسیم نشده‌اند،‌ اما این اتفاق در جریان است.

به گزارش وایرد، مارتین شافر،‌ زیست‌شناس تکاملی دانشگاه فرایبورگ  می‌گوید:‌ «این امر،‌ نوعی جداسازی تولیدمثل است که اولین گام برای ایجاد یک گونه خواهد بود». مسیر مهاجرت چکاوک‌های سرسیاه، ‌به طور ژنتیکی تعیین می‌شود و جمعیتی از این پرندگان که مورد مطالعه شافر بوده‌اند، در تاریخچه زندگی خود، زمستان‌ها را در اسپانیا می‌گذراندند. آن‌هایی که به سمت شمال پرواز می‌کردند، نمی‌توانستند در زمین‌های یخ‌زده و بی‌حاصل غذایی پیدا کنند و نابود می‌شدند. اما در نیم‌قرن اخیر،‌ مردم انگلیس غذای زیادی را برای پرنده‌ها بیرون از خانه‌هایشان می‌گذرانند و به این ترتیب،‌ پرنده‌هایی که به انگلیس می‌روند، خیلی بیشتر از آن‌هایی که به شمال مهاجرت می‌کنند،‌ شانس زنده ماندن دارند.

چکاوک سرسیاه

در حال حاضر حدود 30 درصد از چکاوک‌های سرسیاه جنوب آلمان و اتریش به انگلستان مهاجرت می‌کنند و بدین ترتیب 580 کیلومتر از مهاجرت 1600 کیلومتری قدیمی‌شان کم‌تر پرواز می‌کنند. این دسته از پرندگان،‌ چون مسافت کم‌تری برای طی کردن دارند،‌ در تابستان زودتر به خانه می‌رسند و می‌توانند در همان اوایل جنگل جای خوبی برای زندگی پیدا کنند. همه این مسائل باعث می‌شوند احتمال این که پرنده‌ای که به انگلیس مهاجرت کرده، با پرنده‌ای مانند خودش،‌ که آن هم به انگلیس مهاجرت کرده باشد،‌ بیشتر شود، ‌تا این که با یکی از اقوام سنتی خود ارتباط برقرار کنند که راه طولانی اسپانیا را هنوز طی می‌کنند.

با این دسته‌بندی،‌ تفاوت‌های ظریف آشکار می‌شوند. پرنده‌هایی که به انگلیس می‌روند،‌ بال‌های گردتری دارند که قدرت پرواز طولانی را فدای قابلیت‌های حرکتی و مانور بیشتر می‌کند. به علاوه حالا که دیگر به منقارهای پهن برای خوردن زیتون‌های مدیترانه‌ای در فصل زمستان نیازی ندارند،‌ منقارهایشان باریک‌تر می‌شود و برای خوردن حشرات تابستانی مناسب‌تر می‌گردد. علاوه‌ بر این‌ها،‌ آن‌ها قدری هم تیره‌تر شده اند.

البته شافر شک دارد که آدم‌ها آن‌قدر به غذا دادن به پرنده‌ها ادامه بدهند که گونه جدیدی به وجود بیاید، ‌اما خب، غیرممکن هم نیست. در حال حاضر شافر منتظر است جوجه‌های دورگه از والدینی که به دو دسته متفاوت تعلق دارند به دنیا بیایند،‌ این جوجه‌ها زمستان را در جنوب غربی فرانسه خواهند بود. اگر این جوجه‌ها نتوانند زنده بمانند، ‌به این معناست که این دو دسته چکاوک‌ها خیلی بیش از آن چه ما الان خیال می‌کنیم از هم فاصله گرفته‌اند و تفاوت‌های ظریف فعلی، نشانگر این هستند که گونه تازه‌ای چکاوک به وجود آمده که نزدیک‌ترین خویشاوند چکاوک‌های سرسیاه قدیمی است.

به هر حال، ‌اگر هم این اتفاق افتاده باشد،‌ همیشه مانند نمونه‌هایی که داروین مثال می‌زد، دو دسته شدن موجودات بر اثر کوه یا دریا، باعث ایجاد گونه تازه‌ای می‌شد،‌ در حالی که این بار به قول شافر، ‌انسان‌های خیلی خیلی مهربان، ‌دارند گونه تازه‌ای به وجود می‌آورند.

منبع: خبر آنلاین

................................

پی نوشت:

البته فراموش نکنیم که ما در ایران زندگی می کنیم و این پرندگان اگر بتوانند شانس بیاورند و غذاهایشان توسط انسانها نابود نشود و امید به زندگیشان اندکی افزایش یابد که باید 100 بار کلاهشان را هوا کنند !

مطمئنا سخاوت مندی ایرانی ها هیچگاه باعث به وجود آمدن گونه ای جدید نخواهد شد ! پس دوستان زیاد نگران نباشند و اگر خورشید از آن طرف در آمد و رحمی به حال جانداران دیگر کردید هیچ اشکالی ندارد که به دیگر جانداران غذا بدهید .

۲۷.۴

قسمت آخر گزارش اورست مسیر شمالی

 بخش ششم  این گزارش مربوط به لیست اقلام مورد استفاده در برنامه است و همچنین پاره از توضیحات ضروری پیرامون صعود است .

در نهایت از نیمای عزیز به خاطر ارائه گزارش تشکر می کنم و آرزوی موفقیت بیش از پیش دارم برای این جوان شایسته ...

قسمت اول گزارش اورست مسیر شمالی ( نیما یزدی پور )

قسمت دوم گزارش اورست مسیر شمالی ( نیما یزدی پور )

 قسمت سوم گزارش اورست مسیر شمالی ( نیما یزدی پور )

 قسمت چهارم گزارش اورست مسیر شمالی ( نیما یزدی پور )

 قسمت پنجم گزارش اورست مسیر شمالی ( نیما یزدی پور )

 قسمت ششم گزارش اورست مسیر شمالی ( نیما یزدی پور )

۲۷.۴

تو ای پری کجایی؟ ( یاد ها و خاطره ها)

خواننده : حسين قوامي(فاخته)
آهنگساز: مهندس امير همايون خرّم
دستگاه: همایون
شاعر: هوشنگ ابتهاج

شبـی کـه آواز نـی تــو شنیـدم          چــو آهـوی تشنـه پـی تـو دویـدم
دوان دوان تا لب چشمه رسیدم         نشـانـه‌ای از نــی و نغمـه نـدیـدم
               توای پــری کجایی؟         که رخ نمی‌نمایی
               از آن بهشت پنهـان         دری نمی‌گشایی

مـن همه جــا ، پی تـو گشته‌ام          از مــه و مهــر ، نشـان گــرفتـه‌ام
بـــوی تــــو را ، ز گـل شنیـده‌ام          دامـــن  گـــل  ، از  آن  گــرفتـه‌ام
               توای پــری کجایی؟         که رخ نمی‌نمایی
               از آن بهشت پنهـان         دری نمی‌گشایی

دل مــن ، سـرگشتــة تــوسـت          نفســـم   ،   آغشتـــة تـــوســت
بـه بـاغ رؤیـاهـا ، چـوگلت بـویـم          در آب و آئینـه ، چـو مـهــت جـویم
                                توای پــری کجایی؟
در این شب یلدا ، ز پی‌ات پـویم          بـه خواب و بیداری ، سخنت گویم
                                توای پــری کجایی؟

مــه و ستـاره درد مـن می‌داننـد          که همچـو من پـی تـو سرگردانند
شبـی کنــار چشمـه پیـدا شــو          میـان اشـک مـن چــو گـل وا شــو
               توای پــری کجایی؟         که رخ نمی‌نمایی
               از آن بهشت پنهـان         دری نمی‌گشایی

 

۲۷.۴

پرواز در سرزمین مادریم

هان

معشوقه چه می خواهی ؟

نقاب از رخ بگشا

دلبری می کنی ؟

آری شنیده ام ...

از ناز و نیاز ها  بسیار شنیده ام 

تو نیز ناز می کنی !

می دانم ...

 

        همسفر باش  با سرزمین ترانه ها و کوهستانهای سرزمینم  ( ادامه عکسها )

عكس ها : هيوا داخواه

 ۲۷.۴

ترانه زیبای دایه دایه ( لری )

 دایه دایه مشهور ترین ترانه لری است که در مقام « سه پا » خوانده و اجرا می گردد.

کلمه «دایه» در لری میان کوه و بالاگریوه (بخش وسیعی از میان کوه لرستان که شامل ایل های میر ، پاپی و دریکوند می باشند شامل طوایفی چون : بهاروند، کرد علی وند ، نجف وند ، کریف وند ، زینی وند، شلووند جودکی و ساکی اند) به معنی « مادر » می باشد و چون سر بیت و برگشت و ترجیع این ترانه حماسی با این نام است لذا در لرستان این مقام موسیقی نیز به نام « مقام حماسی دایه دایه » مشهور شده است .

در جنگ اول جهانی (سال های ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۸ میلادی یا ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۷ خورشیدی) که روسها بعنوان متحد انگلیس وارد ایران شده بودند ، در منطقه لرستان تا بروجرد و بخش هایی از غرب کشورمان پیش آمدند . گفته می شود روزی یکی از افسران روسی در بروجرد به یکی از زنان رهگذر که از کوچه ای گذر می کرده ، قصد بی حرمتی داشته است که اهالی لر شهر به دفاع از زن همشهری خود برخاسته و مانع از اجرای این عمل شنیع می شوند . پخش این خبر در لرستان در بین سران ایل ها و طوایف پیش کوه و پشت کوه سبب تحریک افکار عمومی الوار جهت هم پیمانی با یکدیگر با هدف بیرون راندن روسها از منطقه لرستان می شود و لرها موفق می شوند در نبرد و درگیری های مختلف قوای روسیه را تا قزوین مجبور به عقب نشینی نمایند. در درگیری مردم لرستان با روسها طوایفی از بیرانوند ، بالا گریوه و سگوند حضور فعال داشته اند .

در بخشی از ترانه دایه دایه ، آنجا که می گوید « نازی تو سی بکو جومه ورته » منظور از نازی خانم نازی بیرانوند مادر فاضل اسد خان از زنان متهور لرستان است که هر دو فرزندش از مردان شجاع منطقه بوده اند . برخی نیز منظور از نازی خانم را منتسب به دختر حاج عالی خان سگوند و همسر علی مردان فیلی می دانند و معتقدند ترجیع بند « دایه دایه وقت جنگه » از دهه ۴۰ به بعد به جای این بیت بکار رفته است که « علی مه خون علی مه خون ا خدا مردم دی زندون » و منظور از «مه خو» همان محمد خان فیلی فرزند علی مردان خان والی بوده که جهت جنگ و نبرد و آوردن غنایم به بدرآویی در خاک ایلام می رود و در آنجا اختلاف و درگیری با همراهانش که از بستگانش بودند منجر به قتل محمد خان فیلی فرزند علی مردان خان والی می گردد .

 

متن لری

ترجمه

د قلا کرده و در شمشير و دسش

چی طلا برق ميزنه لقوم اسوش

دايه دايه وقت جنگه

قطار که بالا سرم پرش د شنگه

زين برگم بونيت و او ماديونم

خورم بورتو سی هاليونم

دايه دايه وقت جنگه

وقت دوسی وا تفنگه

نال نال برنويا چنی قشنگه

سنگران برمنت لشم در آريت

بورتم سی دالکم بونگمه وراريت

نازی تو سی بکو جومه ورته

دور کردن دو قورسو شير نرته

دايه دايه وقت جنگه

قطار که بالای سرم پرش د شنگه

قلايا نه بگرديت چينه و چينه

لشکمه ور داريت کافر نيينه

کاغذی ره بکنيد و او دخترونم

بعدخوم شی نکنن و او دشمنونم

برارونم خيلين هزار هزارن

سی تقاص خينه مه سر ور ميارن

 

از قلعه بيرون آمده و شمشير بدستش

چون طلا برق ميزنه لگام اسبش

مادر مادرم وقت جنگه

قطار(جا گلوله) بالای سرم پر از فشنگه

زين و برگم را به اون ماديونم ببنديد

خبرم را برای دايی هايم ببريد

ای مادر ای مادر وقت جنگه

وقت دوستی با تفنگه

ناله تفنگ های برنو چقدر قشنگه

سنگرها را خراب و جنازه ام را در بياريد

ببريد برای مادرم تا فريادم را بر آريد

نازی تو سياه کن جامه تنت را

در گورستان به خاک کردند شير نرت را

مادر مادر وقت جنگه

قطار بالای سرم پر از فشنگه

قلعه ها را ديوار به ديوار بگرديد

جنازه ام را برداريد تا کافری آن را نبيند

نامه ای بفرستيد برای دخترانم

تا بعداز من شوهر نکنند به دشمنانم

برادرانم خيلی اند هزار هزار

برای تقاص خونم برخواهند خاست

 

 

 

 ۲۷.۴

گزارش نیما یکی از بی نظیر ترین گزارشهای کوهنوردی  

بعد از چند ماه طرح سوالاتی که از نیما یزدی پور پیرامون صعود اورست از جبهه ی شمالی داشتم خوشبختانه گزارش فراتر از تصور من بود . عکسها ی بی نظیر و گویا از لحظه به لحظه ی صعود ، کروکی های بسیار دقیق و مکمل ، شرح تمامی وقایع مربوط به برنامه ، بررسی نکات پزشکی در این صعودها ، نقد و بررسی نقاط ضعف و قوت برنامه ، معرفی نفرات تیم و شرایط فیزیکی تیم ، ابزارهای مورد استفاده و نحوه بارگزاری کمپها ، تاریخچه ی مختصری از صعود این جبهه ، تمرینات آمادگی قبل از برنامه ، دلایل اتنخاب اورست شمالی ، نحوه هزینه کردن در چنین برنامه ای ، ابزراهای کارا و مناسب در چنین صعودی ، مباحث مربوط به سرپرستی ، تغذیه و ...

همه نکاتی هستند که به زیبایی هرچه تمام تر و کاملا دقیق و بر اساس مباحث علمی و حرفه ای نیمای عزیز به کالبد شکافی آن پرداخته است .

شاید قبل از اینکه با نیما یزدی پور آشنا شوم او را در یک عکس مربوط به ماراتن دماوند دیده بودم که با سه کوهنورد فقید ( داود خادم ، محمد اوراز ، مقبل هنرپژوه ) در قله دماوند گرفته شده بود و شناخت زیادی نداشتم اما وظیفه ی خود دانستم در مورد ایشان بیشتر بگویم .

جامعه کوهنوردی کشور نیازمند چنین جوانان برومندی است که وظیفه خود می داند گامی در راه اعتلای این ورزش بردارد . هستند بسیار هیمالیا نوردانی که حتی گزارش مختصر خود را هیچگاه ارائه نکرده اند و هستند اندک مردانی که به تخریب این رشته می پردازند . نیما یزدی پور شاید نماد زنده ی یک انسان ، با شخصیت والا و متواضع است .  

توصیه من به تمام دوستان کوهنورد این است که به هر شکل ممکن این گزارش و مباحث را مطالعه نمایند بخصوص برای هیمالیا نوردان جوان که رویاهای بزرگی در سر  دارند .

نیمای عزیز از مطالب و گزارش بسیار خوبت متشکرم و امیدوارم شاهد موفقیت روزافزونت باشیم .

..................................

پی نوشت :

ظاهرا گزارش آپلود شده در اینترنت قابل دانلود نیست و در حال حاضر با توجه به حجم زیاد آن به دلیل وجود عکسهای زیاد در متن و همچنین کروکی های آن امکان آپلود ان برایم فراهم نیست . سعی می کنم در آینده این گزارش را هرچند خیلی مشکل است اما اصل متن و عکسها و کروکی ها را در وبلاگ انتشار دهم .

به سوی کمپ۱

نردبان چيني ها در ارتفاع ٨۶٠٠ متر

قله

۲۷.۴

 

پاسخ به نویسنده یک وبلاگ

سوران بلاگ :

وضعيت فرهنگ شهري شهر بوكان: به دليل تازه شهر بودن و دهاتي بودن بيش از 90 درصد مردم اين شهر، يكي از بي فرهنگ ترين شهرهاي كردنشين به شمار مي رود.هرچند كه دهاتي بودن در خيلي از شهرهاي ديگر كردستان عامل و دليلي بر بي فرهنگي نبوده است ولي متاسفانه در شهر بوكان شدت و غلظت بي فرهنگي به شدت زياد است به صورتي كه متاسفانه در حال حاضر بوكاني بودن يك جوك به شمار مي رود. البته لازم به تذكر است كه اين وضعيت قابل تغيير است.

سوران بلاگ :

وضعيت جو سياسي شهر بوكان: به شدت از معضل "جاش" در رنج است و البته فاقد هرگونه فعاليت هاي سياسي-انقلابي و در عين حال داراي تك شخصيت هاي سياسي مهمي مانند عبدالله مهتدي دبيركل "كومله".

این متنهای متاسفانه شرم اور توسط یکی از سفیران فرهنگی شهری با قدمت 3000 سال است که من رو ناچار کرد این جواب را بر آن بنویسم

رامیار: به شکلی اتفاقی وبلاگ شما رو دیدم و از اینکه وبلاگی در شهرمان وجود دارد که به بحث فرهنگی پرداخته است در نگاه اول خوشحال شدم . دوست من !

مطالب مربوط به شهرهای بوکان و مهاباد و سقز را دیدم متاثر شدم . شما به عنوان یک نویسنده و یا یکی از سفیران فرهنگی این شهر باید حرمت فرهنگ و ادبیات نویسندگی را رعابت نمایید .

با دیدن مطلب انتظار تحلیلی منطقی و درست را داشتم اما بکار بردن عباراتی همچون (معضل "جاش" در رنج است ) و یا (بوكاني بودن يك جوك به شمار مي رود ) و (يكي از بي فرهنگ ترين شهرهاي كردنشين ) بدور از ادبیات ژورنالیستی و کاملا عامیانه و بدرور از فکر و تفکر منطقی و مستدل در پشت آن است .

مردم بوکان مردمی با فرهنگ و دارای ریشه های فرهنگی عمیقی در کردستان است . متاسفم که ما به عنوان شهروند سقزی بودن راحت به خود اجازه می دهیم فرهنگ مردمی را به سخره بگیریم . به نظر شما بکار بردن این ادبیات ضعف فرهنگی مردم شهر ما نیست ...

اگر ما فرهنگ غنی داشته باشیم هیچگاه از این عبارات و جمله های به زعم من ننگین استفاده نمی کنیم . معیار شما از بی فرهنگ بودن و با فرهنگ بودن چیست؟

شهرستان بوکان دارای انسانهای بزرگ فرهنگی علمی و اجتماعی ورزشی و ...است و شاید دستاوردهای بوکان در مورادی خیلی بیشتر از سقز بوده من با اینکه سقزی هستم اما متاسف شدم از این متن ها .

شما باید از رسالت فرهنگی خود پاسداری کنید . ای کاش به تحلیل ضعف ها و یا نقاط عطف این طرح می پرداختید تا توهین به فرهنگ شهرستانها مطمئننا این کار شما در نحوه نگاه خواننده گان به وبلاگ شما تاثیر بسیاری خواهد گذاشت . شاید همین امر مانع از مطالعه دیگر مباحث وبلاگ شما شد .

امیدوارم دیگر هیچگاه شاهد عبارات توهین آمیز به همیدیگر و حتی غیر هم زبانان هم نباشیم و تمام انسانها به شان و شخصیت یک دیگر احترام بگذارند .

سوران بلاگ : 

تنها دلیل به کاربردن چنین ادبیاتی در مورد شهر بوکان،جو شدیداً مبتنی بر شهرپرستی آن بود که به نظر من شدیداً باید کوبیده شود،شهرپرستی یعنی بی فرهنگی محض!

 

رامیار:

 

دوست عزیز باید ابتدا از کلمه فرهنگ برای شما بنویسم چیزی که ظاهرا شما خیلی از آن بی خبرید . به طور کلی فرهنگ یک پدیده ی قابل سنجشی نیست همانند سرما !

ما در صورت عدم وجود گرما از کلمه سرما استفاده می کنیم در صورتی که سرما وجود خارجی ندارد .

فرهنگ به مجموعه ای از هنجار های پسندیده و یا نا پسند یک جامعه گفته می شود که در جوامعه مختلف این فرهنگ متفاوت است . به طوری کلمه بی فرهنگی به خودی خود اصطلاحی غلط است اما فرض را بر آن می گیرم که چنین اصطلاحی صحیح باشد اما این بی فرهنگی بسته به باورهای آن جامعه است پس ما نمی توانیم بر اساس دیدگاه خود کسی یا افرادی را متهم به بی فرهنگی نمایم …

اما بنده هم همانند شما می خواهم در مورد فرهنگ به بحث بنشینم پس اگر در بحثم از بی فرهنگی استفاده می کنم به دلیل برداشت شما از فرهنگ است و طرز دیدگاهتان .

اساساً شما از فرهنگ می بایستی تعریف مشخصی داشته باشید و این فرهنگی که شما اشاره نمودید باید دارای موئلفه های قابل دیدن باشد و هیچ اشاره ای به این موئلفه ها در متنتان نشده است چرا که اشاره کردن به آن می تواند منظورتان را به طور واضح عنوان نماید . شما از بی فرهنگی مردم شهر بوکان نوشته اید فقط به خاطر اهل روستا بودن مردماشان البته بنا به گفته ی شما !

از دید شما مردم روستا بی فرهنگ و مردم شهر مترقی و با فرهنگ هستند .

من به چند خاطره از مردم روستا بسنده می کنم و قضاوت را به شما می سپارم

در آخرین صعود مان به چهلچشمه یکی از مردان روستا که در کوهستان با ما برخورد کرد چنین بحثی را عنوان کرد که شما زمانی که به روستا برگشتید حتما باید به فلان آدرس بروید ( منزل ایشان ) و درخواست غذا و نوشیدنی نمایید تا خستگی راه از تنتان خارج شود با اینکه خود نمی توانست به روستای اسحاق آباد برگردد .

مورد دوم : در دور افتاده ترین روستای مرزی که روستای سوردوکل بود بچه ی عشایری که با دستان ترک خورده در سوز سرما ساعت 12 نصفه شب برای جمع کردن هیزم در کوههای سرد منطقه می گشتند تا ما ان شب را در سرما نگذرانیم و تحمل سرما را بر خود خوشایند می دیدند تا اینکه مهمانهای ان کوهستان اندکی لحضاتشان به خوبی  سپری شود .

مورد 3 : زمانی که ما در یکی از همین روستا های به قول شما بی فرهنگ ماشینمان را پارک کردیم موقع برگشتن متوجه شدیم که به شستن ماشین مان پرداخته بودند و اظهار می کردند ماشین گل الود بو و گفتیم تا شما بیایی پایین دستی به سر و روی ماشین بکشیم .

به عقیده من باید بر ان دستان پرتلاش و پیشانی چروکیده مرد زحمکتکش رو ستایی که چنین سخاوت مندانه با افرادی که نمی شناخت و هیچگاه ندیده بود بوسه زد . باید به ان دست های ترک خورده پسربچه عشایر بوسه زد .

دوست من معیار شما از فرهنگ چیست ؟ براستی فرهنگ شما به عنوان شهرنشین و وبلاگ نویس بالاتر است یا ان مرد زحمتکش روستایی ؟ ادبیات شما مودبانه تر است یا ان مرد زحمتکش روستایی ؟

مردمی که با گشاده رویی زحمت ها را بر خود هموار می نمایند تا شمای شهرنشین لحضاتی با نوشیدن لیوانی دوغ خنک لبخندی بر لب بزنید .

دوست عزیز  !

نمی دانم از کدام تفاوت فرهنگی دم می زنید تفاوتی که 25 کیلومتر انقدر فاحش شده است که شما را مجبور به نوشتن چنین عباراتی کرده است ؟

یک بار دوستی از من انتقاد شدیدی کرد و گفت شما چرا از مردم بی فرنگ آمریکای لاتین حمایت می کنید ؟ ظاهرا از دید ایشان مردم آنجا انسان نیستند و فقط اوست که انسان است !

یکی از دوستان بنده که 40 سال با ایشون اختلاف سن دارم ترک هستند و شاید بیش از همه با ایشان رابطه ی نزدیک دارم و گاهی ایشان را به بسیاری از همزبانانم ترجیح می دهم چرا که برای من مفهوم انسانیت معنای متفاوتی با شما دارد ...

از دید بنده تمام انسانها دارای خصوصیات خوبی و تحسین برانگیزی هستند چه قومیت ها ، چه مردم ادیان مختلف و مردم قاره های مختلف از هر دین و نژاد و فرهنگی چه برسد به بوکان که کمتر از 30 کیلومتر فاصله است .

ما باید یاد بگیریم به سنگ ها موجود در کنارمان هم احترام بگذاریم اما این اصل انسانی برای خیلی ها به فراموشی سپرده شده است .

می نویسم اینجا نه برای شما برای خودم که روزگاری به این افیون گرفتار نشوم می نویسم تا مفهوم انسانیت برایم واژه ای غریب نگردد ، می نویسم تا بدانم از کجایم و چرا می خواهم بنویسم ، می نویسم نه برای شما ...

نمی خواهم پاسخی بدهید چون از طرز پاسخ دادنتان زیاد خوشم نمی آید فقط امیدوارم فکر بکنید به ان ...
۲۷.۴

تشکر از نیما یزدی پور و انتشار گزارش

ضمن عرض تشکر از دوست عزیز جناب آقای نیما یزدی پور  به دلیل ارسال ایمیل گزارش برنامه صعود اورست از جبهه شمالی . متاسفانه خیلی دیر تونستم چک میل بکنم و گزارش ایشون رو ببینم . متاسفانه حجم این فایل بسیار زیاد بود و چیزی در حدود ۱۹ مگا بایت است از این رو قرار بر این شد که جناب یزدی پور متن گزارش رو به صورت فایل ورد ارسال نمایند که دوستان راحت تر بتونند استفاده نمایند . از این رو از دوستانی که علاقه مند به مطالعه ی گزارش اورست شمالی هستند که به صورت پرسشنامه ی جامع و کاملی ایست در روز های آینده حتما متن کامل در وبلاگ قرار داده خواهد شد . باز هم از جناب یزدی پور به خاطر احساس مسئولیتشان در پیشبرد و اعتلای این ورزش نهایت تشکر و قدردانی را دارم و آرزوی موفقیت های بیش از پیش دارم برای ایشان ...

فایل آپلود شده توسط آقای حسین رضایی جهت دانلود

حجم ۱۹ مگابایت

۲۷.۴